چکیده:
ﻣﻜﺘﺐ رﺳﺎﻧﻪﺷﻨﺎﺳﻲ ﻳﺎ ﺑﻪ ﺗﻌﺒﻴﺮ ﻏﺮﺑﻲ آن ﻣﺪﻳﻮﻟﻮژی( la Médiologie) از ﺷﺎﺧﻪﻫﺎی ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻧﺘﻘﺎدی در ﻋﻠـﻮم ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲﺷﻮد. ﭘﺎﻳﻪﮔﺬار اﻳﻦ ﻣﻜﺘﺐ رژی دوﺑﺮی(Régis Debray)، روزﻧﺎﻣﻪ ﻧﮕﺎر، اﺳﺘﺎد داﻧـﺸﮕﺎه و از روﺷﻨﻔﻜﺮان ﭼﭗ ﻓﺮاﻧﺴﻮی اﺳﺖ . ﻣﺪﻳﻮﻟﻮژی در اﺑﺘﺪا ﺳﺆاﻟﻲ اﺳﺖ درﻣﻮرد ﺗﺤﻠﻴﻞ راﺑﻄﺔ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎی اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ ﻣﺮﺟﺢ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺬﻫﺐ، اﻳﺪﺋﻮﻟﻮژی، ﻫﻨﺮ و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺑﺎ ﻧﺴﺒﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ واﺳﻄﻪﻫﺎ (رﺳﺎﻧﻪﻫـﺎ) و ﻣﺤـﻴﻂ ﻓﻴﺰﻳﻜـﻲ ﻗﺎﺑـﻞاﻧﺘﻘﺎل ﺧﻮد ﺑﺮﻗﺮار ﻣﻲ ﺳﺎزﻧﺪ. ﻣﺪﻳﻮﻟﻮژی آﻣﺪه اﺳﺖ ﺗﺎ ﻛﺎرﻛﺮد واﺳﻄﻪای ﺑﻮدن در ﻫﻤـﺔ اﺷـﻜﺎل آن در ﮔـﺴﺘﺮة ﺗﺎرﻳﺦ ﻋﻠﻢ ارﺗﺒﺎﻃﺎت، ﻳﻌﻨﻲ از اﺑﺘﺪای اﺧﺘﺮاع ﺧﻂ، ﺗﺎ ﻇﻬﻮر رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی اﻣﺮوزی را روﺷﻦ ﻛﻨﺪ. ﻣﻘﺎﻟﺔ ﭘﻴﺶرو ﻧﻴﺰ، ﺑﺎ ﻫﺪف ﺑﻬﺮه ﮔﻴﺮی از ﭼﺎرﭼﻮب ﻫﺎی ﻧﻈﺮی اﻳﻦ ﻣﻜﺘﺐ، و ﺑﺎ ﻳﺎری ﺟﺴﺘﻦ از ﺑﺮﺧﻲ رﻫﻴﺎﻓﺖ ﻫـﺎی ﻧﻈـﺮی دﻳﮕـﺮ ﻫﻤﭽﻮن ”ﻧﻘﺶ ﻣﻨﺎﺳﺐ “، در ﺟﺴﺖ وﺟﻮی ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻧﻘﺶ رﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎی ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﺔ رﻗﻴﺒـﻲ ﺑـﺮای رﺳـﺎﻧﻪ ﻫـﺎی اﺻﻠﻲ و ﻣﺘﻘﺪم ﺑﺮآﻣﺪه اﺳﺖ.
School of Medialogy is one of the branches of critical studies in Communication sciences The founder of this school was Régis Debray، a French leftist intellectual who has experienced being both a journalist and academician. Medialogy is a question about the analyzing the relationship between preferred social parameters such a religion، ideology، art and politics and the relation they make with medium and the physical environment. Medialogy has come to clarify the function of being medium in all its forms in the history of the communication as a science from the invention of writing up to the emergence of contemporary media. This article is an attempt to investigate the role of alternative media as a rival for the main and conventional media using the theoretical framework of this school and getting help from some theoretical approaches such as proper role.
خلاصه ماشینی:
"در واقع نوع یا گونۀ متفاوت ازموجود زنده که در بومشناسی یا اکولوژی نخستین خود قادر به تنازع بقا نیست،به مثابۀرسانهای که در قلمرو رسانهشناسی قدر به تغییر و انطباقپذیری با شرایط موجود نشده،محکوم به نابودی است،وی این شرایط را به زنجیرهای غذایی از نشانهها تشبیه میکند،که ازبیخوبن دوباره سازماندهی شدهاند و سطوح با تولید فرهنگی را به منظور دگرگونی دانش واطلاعات،سراسر اشباع و لبریز ساختهاند تا تنها یک''رژیمارتباطی'' (noitacinummoc fo scieteid) بتواند،آن را از نابودی نجات دهد (9-801:6991,yarbed) (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) ومشناسی رسانه دوبری در فصل چهارم از''مانیفسترسانهای''خود باعنوان''به سوی بومشناسیفرهنگها'' (serutluc fo ygoloce na drawot) ،به موضوع بومشناسی رسانه fo ygoloce) (aidem میپردازد و آن را برساختهای تحقق یافته تصور میکند.
(42:3002,kcimmid) به نظر میرسد که نظرات دیمیک،تحت تأثیر«مفهوم همآوری یا رقابت که در آثار پارک بهمعنای تنازع میان واحدهای یک نظام برای دسترسی به منابع کمیاب»آماده است(راجرز،1387: 370)،به افزایش رقابت بین رسانههای جدید سنتی جلب شده است و او اینترنت را به مثابهرسانهای نوین که در تصاحب نقش بهتر و رضامندی بیشتر مخاطبان گام برمیدارد،در تقابل باسایر رسانهها قرار میدهد.
در اینجا باتوجه به رویکرد مکتب رسانهشناسی و نظریۀ نوین اخذشده از علم بومشناسی(نقش مناسب)،و آگاهی نسبت به اینکه هر رسانۀ جدید با فراهم کردن بستر استفاده ورضامندی مطلوبتر برای مخاطبان خود،پا بر جا میماند،رشد میکند،به رقابت میپردازد،ونهایتا به موفقیت نائل میشود،به مکاننگاری تاریخنگر(توپوگرافی کرونولوژیک)از گذشتۀ،حال و آیندۀ رسانههای جمعی در این خصوص مینگریم.
در اینوضعیت برای شناخت نقش مناسب اینترنت در رقابت آن با سایر رسانهها،علاوه بر توجه بهخصلت چند رسانهای بودن اینترنت،باید همپوشانی میان این رسانه و مزیت قابل رقابتی (ytiroirepus evititepmoc) که بین آنها وجود دارد نیز اندازهگیری شود ."