چکیده:
سفرء ینمایة بسیاری از منون ادبی است که بهدلیل ماهیّت آشایی زذآیانهاش از اهمینی خاص در نگرش
ادبی برخوردار است. از نخستین سفرنامه در ایران؛یعنی سفرنامة ناطرخسرو تا امروز، این نوغ ادبی به
گونههای مختلف روایت شده است؛ از روایث سادة گزارش تارروایت پستمدرن
آنچه در این نوشتار بر آن تاکید می شود سرشت روایی, سفرنامهها و جایگاه موثرآنها در داستاننویسی
ایران است؛ گاه همچون سفرنامة ناصرخسرونثری داستانی دار دا گام باسن حکایتهای) گلستان, آفریتندة
داستانهایی کوتاه میشوند و زمانی نیز مانند سیاحتنامة ابراهیمپیگ, رمان در ادب قارسی میشوند؛
ضمن این که, زبان, توع نگاه و فضاسازی سفرنامهنویسان در آثار داستانی آنها کاملا مشهود است.
خلاصه ماشینی:
"آنچه در این نوشتار بر آن تأکید میشود،سرشت روایی سفرنامهها و جایگاه مؤثر آنها در داستاننویسیایران است؛گاه همچون سفرنامی ناصر خسرو،نثری داستانی دارند و گاه بسان حکایتهای گلستان،آفرینندۀداستانهایی کوتاه میشوند و زمانی نیز مانند سیاحتنامۀ ابراهیم بیگ،آغازگر رمان در ادب فارسی میشوند؛ضمن این که،که زبان،نوع نگاه و فضاسازی سفرنامهنویسان در آثار داستانی آنها کاملا مشهود است.
(ناصر خسرو1341:129) در ادبیات فارسی،گلستان سعدی،اثر دیگری است که گرچه نام سفرنامه بر خود ندارد،انعکاس دیدهها،شنیدهها و تجربیات هنرمندی حساس و تیزبین است که سی سال از زندگی خودرا بهمنظور درک ملموس زندگی در سفر میگذراند و واقعیتهای زندگی اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی و سیاسی مناطق مورد مشاهدۀ خویش را بیان میکند.
گرچه ژان شاردن،سیاح فرانسوی که در عهد صفوی ازایران بازدید کرده است و یکی از نخستین اروپاییانی است که دربارۀ ایران سفرنامهای نوشته،دربارۀ این خصلت ایرانیان که علاقهای به کشورهای دیگر از خود نشان نمیدهند مینویسد: «ایرانیان گردش و سفر را دوست نمیدارند و بر آناند که گردش یکی از کارهای بیهدۀ ما اروپاییاناست و پرسه زدن در خیابانها را نیز یکی از کارهای مردمان فاقد شعور میدانند.
»(میلانی 1385:128)مقدمۀ اعتماد السلطنه بر سفرنامۀ ناصر الدین شاهنثری«پر طمطراق و کبکبه چون کاروان ناصری»دارد،اماا متن سفرنامه که به روایت فرادمختلف و گاهی نیز خود شاه است،ساده،با جملههای کوتاه و گاه شتابزده که با موقعیت راویآن مناسبت مییابد؛شاید ازآنرو که آن جلال و جبروت در«فرنگ»بازاری نداشته است.
»(هدایت:164) ذهنیت بالقوۀ نویسندگی در پس سفرنامه،به این اثر نیز ماهیتی داستانی میبخشد؛توصیفمناظر و وقایع سفر،از وصف همسفرانش تا رشته کوهها و بیابانها و گیاهان اندگ و فقیر و گاهتوصیف جزئی و معنادار حیوانات و جانوران و چگونگی رفتار آدمیان با آنها،بیانگر نگاه حساس وعلتشناسانۀ نویسندهای است که داستان سگ ولگرد را خلق میکند."