چکیده:
موضوع انهای حکم از جمله مباحثی است که در قانون قضا وجود دارد و آن عبارت است از اعلام حکم قاضی به قاضی دیگر و به یکی از چهار روش کتابت،قول،شهادت،اقرار به کار میرود.پرسشی که مطرح میشود این است که(علاوه بر اینکه حکم قاضی مستقیم و بدون واسطه نافذ و قابل اجرا است) آیا اگر قاضی حکمی صادر کند و لکن اجرای آن توسط قاضی دیگر(به یکی از چهار روش نوشته شده)جایز است یا خیر؟مشهور بر این باورند که انهای به کتابت جایز نیست گرچه انهای به قول را مجاز دانستهاند و در انهای حکم به شهادت دو دیدگاه گفته شده است و همهی فقیهان انهای حکم به اقرار حکم به جواز دادهاند. در این نوشتار کوشش شده است تا دیدگاه فقیهان عالیمقام شیعه و دلایل آنان در انواع انهاء مورد نقد و بررسی قرار گیرد و نتیجه آن در جواز یا عدم جواز معلوم گردد.
خلاصه ماشینی:
"دیدگاه فقها در انهای حکم به شهادت(گواهی دو عادل بر صدور حکم از قاضی اول) در انهای حکم به شهادت دو دیدگاه گفته شده است:1-جواز 2-عدم جواز شهید ثانی مینویسد:"قد اختلف الاصحاب فی جواز انفاذه للحاکم المنهی عنه الحکم بشهادة الشهود فذهب بعضهم الی عدم جواز ذلک و اخرون الی جوازه(مسالک الافهام،91/41)" در جواز انهای حکم به شهادت محقق نجفی ادعای عدم خلاف میکند و مینویسد "بلا خلاف محقق اجده فیه(جواهر الکلام،971/41)"و شهید اول ادعای استقرار فتاوای معظم فقها را دارد و مینویسد"و هو الذی استقر علیه فتاوی معظم الفقهاء(غایة المراد،57/41)"و باور شهید ثانی این است که جواز،مذهب بیشتر علمای اسلام است آن جا که مینویسد "ان القول بجواز انفاذ الحکم علی هذا الوجه مذهب اکثر علماء الاسلام و منهم جملة الاصحاب سیما المتأخرین(مسالک الافهام،41/41)" اما برای عدم جواز انهای حکم به شهادت،فقیهی را نداریم که به صراحت بیان کرده باشد و لیکن از ظاهر نوشتههای برخی فقیهان به دست میآید که قول به جواز مخالف دارد و بر این باور هستند که انهای حکم به شهادت اعتبار ندارد و لکن این فقها چه کسانی هستند نام برده نشده است."