چکیده:
این نوشتار بر پایه دو پرسش زیر استواراست: 1)مشارکت اقتصادی زنان در دوره معاصر ایران چگونه بوده است؟ 2)چرا در حوزه مطالعات تاریخ اجتماعی و اقتصادی ایران به طبقه زنان کارگر اعتنا نشده است؟ نویسنده با بهرهگیری از منابع«فمینیستی»بهویژه آثار منتشر شده در خارج از ایران درباره زنان،در پی بررسی تاریخ طبقه زنان کارگز ایران و پاسخ گفتن به این پرسش است که«چرا زنان از تاریخ پنهانند؟»وی به کارکرد زنان در سراسر تاریخ و همه نظامهای تولیدی،میپردازد و معتقد است که زنان در دوره معاصر نشق اقتصادی مهمی بر عهده داشته و در بیشتر فعالیتهای اقتصادی، کشاورزی،دامپروری و صنعت و تجارت در حوزههای عشایری،روستایی و شهری شرکت کردهاند. زنان در این دوره در فعالیتهای سیاسی و جنبشهای اجتماعی نیز حاضر شدهاند.اما گزارشهای تاریخی و اقتصادی درباره مشاکرت آنان در تولید و«انباشت ثروت»،به دلیل اوضاع حاکم بر آنها، سکوت کردهاند.ازاینرو،جبران کاستیهای تاریخ اجتماعی،اقتصادی و کارگری ایرانبهویژه تاریخ کار زنان،به پژوهشهای درازدامنی نیازمند است.این مقااله وضع زنان فرودست را برمیرسد.
خلاصه ماشینی:
"مقدم* ترجمه دکتر جهانبخش تواقب** چکیده این نوشتار بر پایه دو پرسش زیر استواراست: 1)مشارکت اقتصادی زنان در دوره معاصر ایران چگونه بوده است؟ 2)چرا در حوزه مطالعات تاریخ اجتماعی و اقتصادی ایران به طبقه زنان کارگر اعتنا نشده است؟ نویسنده با بهرهگیری از منابع«فمینیستی»بهویژه آثار منتشر شده در خارج از ایران درباره زنان،در پی بررسی تاریخ طبقه زنان کارگز ایران و پاسخ گفتن به این پرسش است که«چرا زنان از تاریخ پنهانند؟»وی به کارکرد زنان در سراسر تاریخ و همه نظامهای تولیدی،میپردازد و معتقد است که زنان در دوره معاصر نشق اقتصادی مهمی بر عهده داشته و در بیشتر فعالیتهای اقتصادی، کشاورزی،دامپروری و صنعت و تجارت در حوزههای عشایری،روستایی و شهری شرکت کردهاند.
ژانت آفاری(4991 م)در پژوهش خود درباره انقلاب مشروطیت میگوید که اجتماعیون-عامیون بر آن بودند که در میان کارگران فعالیت کنند،آنان را سازمان دهند، برای دستمزدهای بالاتر به مبارزه دست زنند و بر سرمایهداران و مدیران فشار بیاورند تا آنان شیوه تولیدی نوتری در پیش گیرند.
بخش مهمی از سهم اقتصاد ایران به رغم صنعتی شدن آن در دوره رضا شاه تا دهه 06- 0591،از کشاورزی به دست میآمد؛جایی که زنان نقش مهمی در تولید خوراک و کالاهای پررنج صنایع خانگی بازی میکردند.
البته نتیجه وابستگی اقتصادی زنان به مردان،تا اندازهای بادستیابی زنان به گروه بزرگی از مردم تعدیل شد و زمینههای بیشتر برای درآمد نه تنها از راه گفتوگو درباره موضوعهای فراوان زندگی جمعیت روستایی،که با پدید آمدن روابط وابسته قدرت متقابل به شبکه گسترده خویشاوندان فراهم آمد."