خلاصه ماشینی:
"است و یا بین آنها فرقی هست؟طبیعت چیست؟و چرا روح از نفس و نفساز روح بینیاز نیست؟و چرا طبیعت کافی نیست؟عقل چیست؟و حدودآن چیست؟و کار آن چیست؟آیا عقل تعقل دارد؟آیا نفسنفس میکشد؟مرتبۀ عقل پیش خدا چیست؟آیا عقل فاعل است یا منفعل؟و اگر فاعلاست و هم منفعل بیشتر فاعل است یا منفعل؟معاد یعنی چه؟آیامعاد برای انسان است یا برای نفس؟یا برای هر دو؟و فرق بینانفس یعنی نفس عمر و زید و بکر و خالد چیست؟سپس فرق بین انفساقسام حیوانات چیست؟آیا فرشته حیوان است؟میدانی که بفرشتهمیگویند حی است آیا در او حیات هست؟و بچه طریقی گفته میشود:خدای عز و جل حی است فرشته حی است و انسان حی است و اسب حی است؟و آیا گفته میشود:طبیعت حی است و نفس حی است و عقل حی است؟1 کتب ابو حیان مخصوصا مقابسات و الامتاع و المؤانسة،تمام مسائلی که در سینۀ علمای بغداد آن زمان بوده است در بر داردند.
از این عبارت بوضوح معلوم میشود که ابو حیان خودشناسیو یا معرفة النفس را بالاترین نوع معرفت میداند،بدلیل اینکه هرکهخود را نشناسد دیگران را هم نخواهد شناخت،و بدنبال این مطلبمیپرسد:نفس چیست؟کمال آن چیست؟و فایدۀ آن چیست؟تعریفروح چیست؟روح چیست؟وصف آن کدام و سود آن چیست؟انسانچیست؟تعریف آن چیست؟این تعریف حقیقت است؟یا بین تعریفو حقیقت فرقی هست؟عقل چیست؟اقسام آن چیست؟کار ان چیست؟فرق بین نفسها یعنی نفس:عمر و زید و بکر و خالد چیست؟2 در واقع ابو حیان که بیش از یک قرن کامل زندگی کرده وبا طوایف مختلف مردم معاشرت نموده و با اشکال گوناگون مردمرفتوآمد داشته اطلاعات وسیعی از امور و طبایع مردم بدست آورده وتوانسته است که ملاحظات دقیق پسیکولوژی و نظریههای عمیقاخلاقی در لابلای رسائل و مؤلفاتش ثبت نموده و در اختیار مابگذارد."