خلاصه ماشینی:
"در پاسخ باید گفت اگر فردی بهطور دقیق دررشتهای تحصیل نکرده باشد،در صورتی میتواند مدعی تدریس آن رشته شود که تألیفات بین المللی(و یا لا اقل ملی)متعددی در حوزه مربوطه داشتهباشد و ما که آمار مقالات خارجی و داخلی کشور در این حوزهها را میدانیم،نمیتوانیم بپذیریم که هماکنون متخصصان صاحبنام متعددی در حوزهسیاست و مدیریت علم و فناوری در کشور موجود هستند!استفاده از استادان خارجی که هم باتوجه به شرایط سیاسی،بین المللی و مشکلاتبودجهای و مقرراتی،بهطور عملی منتفی است.
حال سؤال این است که دانشگاههای ما با کدام نگاه این رشتهها را تأسیس میکنند؟عرضه یا تقاضا؟و اگر هیچکدام،آیا همچشمی ناسالم وپیش پا نگرانه(بهجای آیندهنگرانه)موجب این کار نمیشود؟چه اتفاقی باید بیفتد تا دانشگاههای ما بهجای تأسیس رشتههایی که برنامه درسیمصوب وزارتی دارند،از اختیارات قانونی خود استفاده کنند و به تهیه و تصویب برنامهها و رشتههای درسی جدید بپردازند؟نکند که تا چند سالدیگر،تعداد سیاستگذاران علم و فناوری،بیشتر از تعداد دانشمندان و فناوران ما باشد؟!"