چکیده:
منطقة شمالغرب ایران در دورة اشکانی، بخشی از ایالت نیمه مختار آتروپاتن بوده است. این منطقه در دوران اشکانی در معرض تحوّلات و رخدادهای سیاسی ـ فرهنگی متعدّدی قرار گرفته است ولی با این وجود در مطالعه و شناسایی این منطقه با فقر مواد فرهنگی، دورة اشکانی مواجه هستیم. هرینک و کامبخشفرد نیز به این موضوع اذعان داشتهاند. در دو دهة اخیر، بررسیهای میدانی و کاوشهای متعددی در منطقه صورت گرفته است که مطالعه و بررسی دادههای آنها یقینا افق روشنتری از دورة اشکانی منطقة شمال غرب ایران را پیش روی ما قرارخواهدداد. یکی از این موارد، محوطة کهنة پاسگاه تپه سی است که در راستای پروژة نجاتبخشی سد خداآفرین در کنار دیگر محوطهها در قالب دو فصل مورد کاوش قرار گرفته است. با توجه به فقر مادّی منطقه در دورة اشکانی، بیشک مواد و دادههای بهدست آمده از این محوطه، بخشی از خلا و ابهامات مادّی ـ فرهنگی و چگونگی تعاملات فرهنگی منطقه را پوشش خواهد داد. بدین منظور، نگارندگان در این مقاله سعی در معرّفی و مطالعة تطبیقی یافتههای دورة اشکانی این محوطه با دیگر محوطههای همزمان دارند تا به گونهای، گامی موثر در مطالعة کمّی و کیفی دادهها و میزان تعاملات دوسویه در شمال غرب ایران با مناطق همجوار در دورة اشکانی برداشته باشند.
خلاصه ماشینی:
شاخصههای فرهنگی شمال غرب ایران در دوره اشکانی(با نگاهی به یافتههای فصل دوم کاوش در تپۀ کهنۀ پاسگاه تپه سی) بایرام آقالاری دانشآموخته کارشناسی ارشد باستانشناسی دانشگاه تهران مصطفی ده پهلوان دانشجوی دکتری باستانشناسی دانشگاه تهران (از ص 15 تا ص 43) کیده: {IBمنطقۀ شمال غرب ایران در دورۀ اشکانی،بخشی از ایالت نمیهمختار آتروپاتن بوده است.
در دو دهۀ اخیر،بررسیهایمیدانی و کاوشهای متعددی در منطقه صورت گرفته است که مطالعه و بررسی دادههای آنها یقیناافق روشنتری از دورۀ اشکانی منطقۀ شمال غرب ایران را پیش روی ما قرار خواهد داد.
این تپه از معدود محوطههای منطقه میباشد که سفالهای مربوط به دورههای کلکولیتیک،کورا-ارس ودوران تاریخی در آن شناسایی شده،لذا کاوش این محوطه و شناسایی وضعیت فرهنگی آن دورهها،فرصتمناسبی را برای تبیین و شناسایی چگونگی توالی و بستر فرهنگی آنها فراهم نموده است.
بخشهای دیگری از این دیوارها به سمت جنوب و غرب امتداد مییابد که به نظر میرسد همراه باسایر فضاهای معماری مکشوفه در کاوش فصل اول،مربوط به یک معماری گسترده و بزرگ بوده که تنهابخش کوچکی از آن در داخل این ترانشه قرار گرفته است.
در ادامه کاوش،با برداشت یافتههای معماری اشکانی،دو فاز معماری دیگر مربوط به دوره تاریخی اینمحوطه به دست آمد؛یکی از آنها فضایی است در جهت شمال غربی-جنوب شرقی با پایه ستونهایی که دریک سطح و با یک فاصله منظم از یکدیگر در داخل ترانشه قرار گرفتهاند(پلان /2تصویر 4).
استفاده از سفالهخای منقوش مثلثی در محوطههای عصر مفرغ اطرافدریاچۀ ارومیه چون هفتوان،حسنلو،دینخواه،گویتپه و استقرارهای منطقه نخجوان در آن سوی ارس ازقبیل چالخن تپه و شورتپه و مناطق شرقی آناتولی بسیار متداول بوده است (Belli and bahshaliyev,2001 :70-73) نمونههایی از این نوع سفال در تپه کهنه پاسگاه به دست آمده است(تصویر 6)(لوح /1جدول 1).