چکیده:
نوشتار حاضر به مقایسه میان گفتمان «مهدویت» و نظریه «برخورد تمدنها»ی هانتینگتون مبادرت کرده است. ابتدا نظریه جنگ تمدنها مختصرا بازگو و نقد کلی میشود، سپس به تفصیل، محتوای آن با نظریه شیعی ـ اسلامی مهدویت مقایسه میگردد. دین ایدئولوژیک اسلام با ایدئولوژی مهدویت، حساسیت غرب را موجب شده است. بخشی از مقاله به این موضوع اختصاص دارد و در ادامه این مسئله، تجدید حیات دین در عصر کنونی هم به بحث کشیده شده است. فراز دیگر، سنجش گفتمان مهدویت با اصلاح دینی غرب، با هدف نشان دادن تفاوت اساسی میان آن دو است. در ادامه معرفی گفتمان مهدویت، دفاع از آن و اصولگرایی اسلامی؛ از رویکرد مکتبی و نگاه انتزاعی به دین به نحو کامل دفاع کردهایم. به دنبال آن، نگاه فطری به انسان به عنوان مبنای دین مورد گفتوگو قرار گرفته است. موضوع جهان دو قطبی بحث دیگری است که گشودهایم. و سرانجام، معرفی کوتاه غرب نیز اجتنابناپذیر بوده که بدان پرداختهایم.
خلاصه ماشینی:
"در باره تأثیر نوگرایی در تجدید حیات اسلام نیز باید گفت که تأثیر این عامل به شکلی غیرمستقیم است؛ یعنی مسلمانان به صورت خودباخته یا به منظور عقبنماندن از جریان مدرنیته نیست که به بازنگری در دینداری خود پرداختهاند بلکه با مشاهده کاستیها و ضعفهای مدرنیسم، ارزش دین و احکام آن برایشان آشکارتر شده است و در جهت گریز از مدرنیته الحادی به قول هانتینگتون، به ایمان دینی و احکام زندگیساز آن پناهنده شدهاند، اما به چه شکل؟ 2-6.
در صورتی که تمام این مطالب جای تأمل دارد؛ نه میتوان مدعی پلورالیسم دروندینی نوع جدیدی شد و مسلمانان را دچار اختلافات عقیدتی مهمی دانست، و نه روند مثبت و روبهرشد وحدت کنونی جوامع اسلامی را نادیده گرفت و تضعیف کرد و نه مهمتر از همه، گفتمان وحدت اسلامی و مهدویت را سراب و دستنیافتنی دانست؛ زیرا چنانکه دیدیم، نه نظریه حکومت در اسلام افسانه است و نه الگوی حکومت اسلامی صدر اسلام تخیلی و پیروی از آن بیحاصل است؛ چرا که تجربه انقلاب اسلامی ایران و وحدت اقوام ایرانی و حمایت جدی آنان از دولت و نظام جمهوری اسلامی، در مقیاس کوچک ملت ـ کشور ایران، نشان داد که در مقیاس بزرگ جهانی، گردهمایی تمام مسلمانان بلکه تمام جهانیان زیر پرچم امام زمان( و پاسخ مثبت آنان به ندای وحدت طلبانه ایشان کاملا ممکن خواهد بود.
دیدگاه لوئیس در باره خطر هزار ساله اسلام برای غرب ـ صرف نظر از خلاف واقع بودن چنین امری که در جای دیگر باید بررسی شود ـ با سخن دیگر وی که پیشتر نقل شد ـ به این شکل که تسامح اسلامی به نحو کامل در همان دوره هزار ساله وجود داشته ـ ناسازگار است."