چکیده:
در فاصله زوال ایلخانان تا پیدایش صفویان بر اثر تحولات مختلف سیاسی، اجتماعی و مذهبی، به تدریج نفوذ مذهب اهل سنت در ایران، از جمله آذربایجان روی به کاهش نهاد. از این رو، مقارن تشکیل دولت صفوی، وضع مذهبی آذربایجان، برای تغییر مذهب مساعدتر بود. در کنار این تحول، دولت های مختلف حاکم بر آذربایجان در این دوره، نه تنها سیاست های مذهبی متعصبانه ای در حمایت از تسنن اتخاذ نکردند، بلکه جلایریان و قراقویونلوها، تا بدان حد با شیعیان همدلی نشان دادند که از آن ها به عنوان دولت های شیعی یاد می شود. در این پژوهش، سعی شده با ارایه تصویری از روند تحولات مذهبی در آذربایجان، چگونگی فراهم آمدن زمینه های تحول مذهب از تسنن به تشیع در این خطه در دوره مذکور، تبیین گردد.
خلاصه ماشینی:
) از اعتقـادات شـیعی طرفداری می کردند یا اعتقادات اهل سنت ؟ و آیـا اعتقـادات مـذهبی آققویونلوهـا، تفاوت خاصی با اعتقادات مذهبی سلف آنها، یعنی قراقویونلوها داشت ؟ زمینه تاریخی : اوضاع سیاسی و مذهبی آذربایجان پس از زوال ایلخانان پس از مرگ ابوسعید، آخرین ایلخان ایران(٧٣٦ هـ) که وارثی نداشت و ترتیبی نیـز برای جانشینی او تعیین نشده بود، تجزیه قلمرو ایلخانی آغاز شد.
٢ با توجه به حکومـت ظالمانـه امـرای ایـن خاندان به خصوص ملک اشرف در برخورد با مردم اعم از شـیعه و سـنی ، تنهـا بـا استناد به ضرب شعارهای سنی روی سکه های این سلسله ، نمـی تـوان آن را دولـت سنی ضد شیعه تلقی کرد.
شیخ حسن بزرگ به مدت هفده سال در عراق حکومت کرد(٧٤٠- ٧٥٧ هـ ق) و در طول این مدت او چندین بار در صدد تصرف آذربایجان برآمد، اما تلاشهایش با موفقیت همراه نشد(شبانکارهای، ٣١١؛ حافظ ابرو، ذیل جامع التواریخ ، ١٦٩؛ میرخواند، ٥٤٧/٥ - ٥٤٩).
وجود گرایش های شیعی سلاطین و امرای جلایری و ضرب شعارهای سنی بـر روی سکه ها و علایم رسمی دولتی این سلسله ، بیشتر مبین وضع متـوازنی اسـت کـه بـین شیعه و سنی از جهت نفوذ و قدرت ایجاد شده بود.
١ به نظر می رسد وجود شعارهای شیعی در کنـار شـعارهای سـنی و یـا ضرب سکه هـای جداگانـه بـا شـعارهای دو مـذهب ، بـیش از آنکـه شـیعه بـودن قراقویونلوها را تأیید یا نفی کند، بیشتر نشان دهنده روح مـذهبی ایـن دوره و رواج اسلام عامه و نیز تا حدودی حفظ تعادل سیاسی میان رعایای شیعه وسنی باشـد کـه می توان در آن عناصری از اعتقادات هر دو مذهب تشیع و تسنن را مشاهده کرد.