خلاصه ماشینی:
"با توجه به مباحث ذکرشده،آمریکا به عنوان یک قدرت هژمون برای تامین منافع خود در خاورمیانه نیازمند برقراری صلح بین اعراب و اسراییل است و حماس نیز به عنوان یک جنبش سیاسی-اجتماعی ضد نظام سلطه که به دنبال ایفای نقش مستقل از طریق دستیابی به قدرت سیاسی در غزه است،مانعی مهم در برابر سیاستهای توسعهطلبانه آمریکا در منطقه میباشد.
گرچه بوش بارها براین نکته تاکید کرد که اسراییل حق دفاع از خود در مقابل ترور را دارد و کاندولیزا رایس نیز نسبت به قتل یاسین اظهار داشت که:«اجازه دهید به خاطر داشته باشیم که حماس یک سازمان تروریستی است»،اما جامعه بینالملل حتی کشورهای دوست آمریکا مانند انگلیس ترورها را محکوم نمودند و این اقدامات را به عنوان اقدامات ضد صلح توصیف کردند.
در پروژه نقشه راه همچون گذشته بحث تعیین خطوط مرزی دولت خودگردان فلسطین و اسراییل،و بحث شهرکسازی یهودیان در فلسطین مطرح گردید،اما این بحثها به شرایطی نیز بستگی داشت و آن تلاش دولت خودگردان برای توقف عملیات استشهادی و مهار انتفاضه فلسطین بود که آمریکا و اسراییل آن را تحت عنوان مبارزه با تروریسم مطرح کرده بودند،طرح نقشه راه با توجه به نقاط ضعف آن؛همچون فقدان سازوکارهای عملی برای مسایل عمده مورد اختلاف همچون بازگشت آوارگان فلسطینی و سرنوشت بیت المقدس، بندهای امنیتی موجود در آن جهت از بین بردن مقاومت فلسطینیان و شکستن اراده آنان به عنوان تنها سلاح مقاومت فلسطینیان و نیز نقش تشکیلات خودگردان در این راستا که موجب ایجاد آشوب و فتنه میشد،موجب مخالفت گروههایی چون حماس و جهاد شد و شیخ احمد یاسین رهبر معنوی حماس این طرح را«تضمین امنیت اسراییل در ازای نابودی امنیت فلسطینیها و نابودی قضیه فلسطین»خواند."