چکیده:
در این نوشتار، افکار و آراء دنس اسکوتوس درباره اثبات وجود خدا بررسی و تبیین می شود و تاثیر افکار ابن سینا بر آن از زاویه ای واقع بینانه و مستند روشن می گردد. اسکوتوس در بحث از اثبات وجود خدا، به لحاظ پیش انگاره ها یا مقدمات و مبانی و حتی به لحاظ ساختار استدلال کاملا تحت تاثیر ابن سینا قرار دارد. اسکوتوس به تبع ابن سینا برهان ارسطویی محرک اول را در اثبات وجود خدا نامعتبر می داند. او استدلال خود را با «موجود به طور کلی» آغاز می کند، مفهوم موجود را مشترک معنوی می داند، امکان را به معنای امکان خاص لحاظ می کند، خدا را علت فاعلی به معنای حقیقی و معطی الوجود و به مثابه علت تامه، موجده و مبقیه می داند، و در استدلال خود از برهان وسط و طرف استفاده می کند. گذشته از موارد تاثیرپذیری اسکوتوس از ابن سینا شباهت ها و تفاوت هایی نیز میان آراء این دو متفکر وجود دارد. نتیجه استدلال های هر دو متفکر، خدایی است با ویژگی های یکسان به لحاظ فلسفی، اما متفاوت به لحاظ دینی. در شیوه استدلال بر وجود خدا نیز ابن سینا و اسکوتوس همانند یک دیگرند، جز این که در فلسفه ابن سینا با این شیوه علت فاعلی اول اثبات می شود، اما در تفکر اسکوتوس با همین شیوه تفوق سه وجهی خدا به صورت یک جا اثبات می شود.
خلاصه ماشینی:
"اگر الف،اول باشد،در این صورت همان چیزی را که در(1)-برهان ابن سینا بر وجود خدا که به«برهان وجوب و امکان»مشهور شده است،در آثار مختلف وی آمده و به اندازه کافی از سویابن سیناشناسان ایران و غیر ایرانی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و نیازی به طرح مجدد آن در این نوشتار نیست.
2-ابن سینا و اسکوتوس در شیوه استدلال بر وجود خدا همانند یکدیگر عمل میکنند،زیرا هر دومتفکر استدلال خود را از موجود به طور کلی یا موجود بما هو موجود آغاز میکنند و با بهرهگیری ازبرهان وسط و طرف به اثبات خدایی میرسند که علت فاعلی اول مخلوقات است.
تفاوت دراینجاست که در فلسفه ابن سینا این شیوه مربوط به برهان وجوب و امکان است و غرض آن اثباتعلت فاعلی اول است،اما در تفکر اسکوتوس با همین شیوه تفوق سه وجهی خدا(علت فاعلی اول،علت غایی اول و برترین و کاملترین موجود)به صورت یکجا اثبات میشود و نهایتا این سه در یکهویت متمرکز میگردند.
نتیجهگیری چنانکه ملاحظه شد اسکوتوس در طرح و تبیین پیشانگارهها یا مقدمات و مبانی اثبات وجودخدا کاملا تحت تاثیر ابن سینا قرار دارد: 1-ابن سینا در آثار خود برهان ارسطویی محرک اول را آنگاه که معطوف به اثبات وجود خدا بهعنوان علت فاعلی اول شود نامعتبر میداند؛اسکوتوس نیز تحت تأثیر وی این برهان را در مقاماثبات وجود خدا به عنوان موجود اول نامعتبر میداند.
2-در شیوه استدلال بر وجود خدا نیز ابن سینا و اسکوتوس همانند یکدیگرند،جز اینکه درفلسفه ابن سینا با این شیوه علت فاعلی اول اثبات میشود،اما در تفکر اسکوتوس با همین شیوهتفوق سه وجهی خدا به صورت یکجا اثبات میشود."