خلاصه ماشینی:
"{Sچون حیات مرد نی درخور بود#مردگی از زندگی خوشتر بود#روی با ابسال در صحرا نهاد#در فضای جانفشانی پا نهاد#پشته پشته هیمه از هرجا برید#جمله را یکجا فراهم آورید#جمع شد زان پشتهها کوهی بلند#آتش در پشته و کوه او فکند#شه نهانی واقف آن حال بود#همتش برکشتن ابسال بود#برمراد خویشتن همت گماشت#سوخت او را و سلامان را گذاشت#هردو از دیدار آتش خوش شدند#دست هم بگرفته در آتش شدندS} {Sبود آن غش زر برو این زر خوش#زر خوش خالص بماند و سوخت غش#چون زر مغشوش در آتش فتد#گر شکستی اوفتد برغش فتد#کار مردان دارد از یزدان نصیب#نیست این از همت مردان غریب#پیش صاحبهمت این ظاهر بود#هرکه بیهمت بود منکر بودS}(جامی،153:ص 911-922) نتیجهای که جامی میگیرد کاملا عرفانی است و نشاندهنده خالص شدن ازناپاکیها و رسیدن فرد به بقای بدون تعلقات است: {Sنقش ابسال از ضمیر او بشست#مهر روی زهره بروی شد درست#حسن باقی دید از فانی برید#عیش باقی را ز فانی برگزیدS}(همان،ص 159 و 1016 و 1017) جامی در ادامه،حکایتی را به عنوان تمثیل در جهت برداشت عرفانی از داستانمیآورد،حکایت آن منافق و آن مؤمن صادق که ردای وی را در ردای خودپیچید و در کوره آتش نهاد،رای منافق بسوخت و ردای مؤمن سالم ماند: {Sدینپرستی کوره آتش به پیش گرم#چون آتش به کسبوکار خویش#با منافق شیوهای در دین،دورنگ#از پی اثبات دین برداشت جنگ#آن منافق گفت با آن دینپرست#هان بیار ار حجتی داری به دست#زو ردایش را طلب کرد از نخست#در ردای خویشتن پیچید جست#در میان کوره آتش نهاد#در ردای خصم دین آتش فتاد#ماند سالم زان ردای مرد دین#هین ببین خاصیت نور یقین#کان درونی سوخت چون خاشاک و خس#وآنچه بیرون بود سالم ماند و بسS}(همان،ص 154) مولانا هم در مثنوی،داستانی شبیه این حکایت دارد،آن جا که برای اثباتدعوای دو نفر(دیندار و بیدین)،متوسل به آزمایش گذر از آتش میشوند: {Sهست آتش امتحان آخرین#کاندر آتش درفتند آن دو قرین#عام و خاص از حالشان عالم شوند#از گمان و شک سوی ایقان روند#آب و آتش آمد ای جان امتحان#نقد و قلبی را که آن باشد نهان#تا من و تو هردو در آتش شویم#حجت باقی حیرانان شویم#تا من و تو هردو در بحر اوفتیم#چون در دعوی،من و تو کوفتیم#همچنان کردند و در آتش شدند#هردو خود را در تف آتش زدند#آن خداگوینده مرد مدعی#رست و سوزید اندر آتش آن دعیS}(مولوی،ج 4،ص 447) مولانا از آن با عنوان«امتحان آخرین»نام میبرد،امتحانی که افراد آنقدر بدانمعتقدند که میدانند آتش تنها گناهکار یا ناحقان را میسوزاند."