چکیده:
هدف اصلی مقالهی حاضر، سنجش اهمیت اندازهی بخش های اقتصاد منطقه (استان1) در دو رویکرد سنتی و نوین است. اهمیت اندازهی بخشها در رویکرد سنتی فقط بر مبنای تکنولوژی واسطه ای بین بخشی منطقه¬ای، با تحمیل وزن یکسان قراردادی «واحد» در تقاضای نهایی و یا ارزش افزودهی بخشها امکان پذیر می گردد. در رویکرد نوین علاوه بر تکنولوژی واسطه¬ای، اندازهی تقاضای نهایی واقعی و ارزش افزودهی واقعی بخشها نقش کلیدی در سنجش اهمیت اندازه بخشها در سطح منطقه ایفا می¬کنند. به لحاظ سیاست گذاری و برنامه¬ریزی منطقه¬ای، رویکرد نوین نسبت به رویکرد سنتی حداقل دارای دو مزیت است: 1- تبیین اهمیت بخشها متناسب با ساختار اقتصاد منطقه و محور توسعهی آن؛ 2– بسترسازی تحلیل پیوندهای فضایی بر حسب پیوندهای داخلی و پیوندهای خارجی. در این مقاله ضمن برجسته کردن بسط رویکرد نوین در قالب پیوندهای فضایی، کاربست آن در اقتصاد منطقه ای مورد توجه قرار می گیرد. با استفاده از جدول شمارهی هفت بخشی تجمع شده (از جدول 50 بخشی) سال 1380 استان گلستان، نتایج در رویکرد سنتی، اهمیت بخش کشاورزی و سایر صنایع استان را ترسیم می¬کند؛ حال آنکه در رویکرد نوین اصلاح شده، بخشهای کشاورزی، صنایع وابسته به کشاورزی و بخش خدمات استان در ارجحیت قرار دارند که به نظر سنخیت بیشتری با ساختار اقتصاد استان و به تبع آن با محور توسعه استان دارد.