گویای اسرار - مجله مهر ادب و هنر

"روزگار آن ملک را تباه وانمود کند وروشنی‌های دل و دماغ مردم آن کشوررا تیره و سیاه جلوه دهد و بجای جلبسرمایه نیک نامی،و کسب سودبازرگانی و جهان‌گردی،برای خودو مردم کشور خویش،بدنامی و غریبآزاری ذخیره نماید: پس تا توانی مهمانان و مسافران و جهانگردانرا عزیز میشمار و نوازش کن تا تو را و ملک تورا در جهان عزیز شمرند و از گزند آنان در امان باشی. گفتم که من؟گفتا:نه من!#زینم عجب آمد که هم یار و هم اغیار آمده#گفتم مرا از من ستان گفتا تو خود جز من بدان#کاندر مکان و لامکان یک نقطه دوار آمده#در نیستی رو هست شو زین جام می خور مست شو#آنسان که میبایست شو کانسان بدین کار آمده#عنقای قاف لامکان در عین هستی بی‌نشان#دم بسته و با صد زبان گویای اسرار آمدهS}"