چکیده:
این مقاله که از بخشهای متعدد تشکیل شده، ابتدا با استفاده از آیات و روایات
ربا، حکمتهای زیر را به صورت فلسفه تحریم ربا معرفی میکند:
1. هدایت سرمایهها به سمت فعالیتهای مولد
2. هدایت سرمایهها به سمت فعالیتهای مفید
3. هدایت انسانها به سمت تعادل روحی و روانی.
در بخش دوم، به تبیین عظمت گناه ربا در اسلام میپردازد و در بخش سوم، با رد
عقلایی بودن ربا در اقتصاد، راهکارهای اسلامی برای جریان پول و سرمایه را تبیین
میکند و به مواردی چون قرضالحسنه، شرکت، مضاربه، مزارعه، مساقات، جعاله، مصالحه،
وقف، وصیت و هبه میپردازد و در پایان، پیشنهادهایی اجرایی برای اقتصادهای بدون
ربا ارائه میکند.
خلاصه ماشینی:
"موارد استثنای ربا ربا جز در موارد استثنایی،(29) و در محدوده زندگی خصوصی خانواده،(30) در دیگر موارد مشروعیت ندارد، و آنچه کارکرد ربا را در پی داشته باشد، و با آن تفاوت اساسی نیابد، اگرچه در قالب عقود اسلامی ارائه شود، مشروع به نظر نمیرسد؛(31) زیرا پدیدهای را که با این شدت در دین حرام شده، و تمایز اصلی بین نظام اسلامی و غیراسلامی است نمیتوان با تغییر الفاظ، رنگ دینی بخشید بدون آن که ماهیت آن تغییر کند؛ از این رو لازم است برای استوارسازی نظام اقتصادی و نظام بانکی اسلامی بر پایه اقتصاد غیرربوی، در جامعه تحولات بنیادین صورت گیرد.
روشن است که هر آنچه در این نقش محوری و اساسی پول، خلل وارد سازد، بر خلاف آموزههای دین است و ربا با ایجاد انحراف در نقش پول و بهرهگیری از آن به صورت راه درآمدی بدون کوشش اقتصادی، جامعه را از سامانیابی اساسی و پایدار و رسیدن به سعادت واقعی باز میدارد و اگر ادعا شود ربا بازده سرمایه است که صاحب سرمایه به ازای مدت استفاده از پولش دریافت میکند باید گفت: اسلام، به جهت ظالمانهبودن، این شیوه را منع کرده، راههای دیگری برای بهرهبرداری از سرمایه پیشنهاد میکند.
3. با حاکمیت ربا و رونق یافتن آن، ارزشهای اصیل اسلامی که فرهنگ دین بر پایه آنها استوار است، کمرنگ میشود، و مسائلی چون شریکدانستن تهیدستان در دارایی ثروتمندان، قرضالحسنه (وام بدون بهره)، و پاداشهای فراوان آن و نیز ارزشهای انسانی آن، انفاقهای مالی، حق معلوم، تکافل اجتماعی، مساوات مالی، یاری نیازمندان و تکلیف همگانی در برابر نیازهای عمومی جامعه (مانند سرمایهگذاری برای طرحهای اجتماعی و عمومی) جنبه آرمانی و حاشیهای مییابد."