چکیده:
اهمیت و کارکرد معرفتی خاص قوه خیال در بحث استنتاج استعلایی نقد عقل محض به عنوان واسطه حس و فاهمه مورد تاکید قرار می گیرد. کانت، برخلاف دکارت، نقش معرفتی ایجابی برای قوه خیال قائل است. خیال یکی از قوای اصلی در فرایند تالیف های سه گانه استعلایی است. تالیف بازسازی کاملا بر عهده قوه خیال است. در تالیف بازشناسی، که با مشارکت خیال و فاهمه محقق می شود، معلوم می شود که کانت فقط علم حصولی را به رسمیت می شناسد. با این حال، پرسش از آگاهانه یا ناآگاهانه بدون تالیف ها پرسشی است که کانت نمی تواند بر اساس علم حصولی پاسخ قابل قبولی به آن ارائه دهد. در انتهای مقاله با توجه به نظر ملاصدرا درباره خیال و علم، آرا کانت درباره قوه خیال و فرایند تالیف مورد ارزیابی مقایسه ای قرار می گیرد.
خلاصه ماشینی:
تأليف دريافت در شهود کانت اولين تأليف ، يعني عمل وحدت بخشي به داده هاي جداگانة حواس در قالب يـک تـصور يا يک مفهوم را اين گونه توصيف مي کند: از آنجا که هر نمودي حاوي يک کثرت است و بنابراين از آنجا که ادراکات حسي مختلفي به طور جداگانه در ذهن حاصل مي شوند، لازم اسـت ايـن ادراکـات حـسي مختلف و کثرات آنها تأليف شوند، تأليفي که اين ادراکـات حـسي در خـود حـس نمي توانند برخوردار از آن باشند.
اينـک بنـا بـه فـرض اگـر بتوانيم ثابت کنيم که حتي محض ترين شـهودهاي پيـشيني هـيچ شـناختي بـه دسـت نمي دهند مگر تا آنجا که مشتمل بر ترکيب و همبستگي [خاص ] کثرات باشد، يعني ترکيبي که تأليف تام بازسازي را ممکن مي سازد، آنگـاه ايـن تـأليف داراي بنيـادي حتي مقدم بر هرگونه تجربه بوده و مبتني بر اصـول پيـشيني خواهـد بـود و لـذا بايـد تأليف استعلايي محض قوة خيال را مفـروض بگيـريم کـه خـودش بنيـاد امکـان هـر تجربه اي است (زيرا امکان تجربه من حيث هي ضرورتا مسبوق و منوط بر اين است که نمودها بتوانند بازسازي شوند)(٢-١٠١ CPR.
از اينجا مي توان دريافت که تـأليف بازشناسـي بـراي کانـت ، نـسبت بـه دو تـأليف ديگـر، داراي اهميت بيشتري است وقتي کانت تأليف بازشناسي را با «مفهوم » ربط مي دهد، به طور ضمني ايـن نکته را نيز بيان مي کند که اين تأليف به واسطة قوة فاهمه انجام مي شود.