چکیده:
یکی از مباحث مهم در هر نظام اجتماعی، تبیین نقش و جایگاه دولت در عرصه فعالیتهای اقتصادی است.
متفکران مسلمان از دیرزمان، به ویژه در دهههای اخیر، ابعاد گوناگون این موضوع را بررسی کردهاند. این مقاله که با
استفاده از متون دینی (قرآن و احادیث) و اندیشه دانشمندان مسلمان تهیه شده، نخست مبانی نظری دخالت دولت را
بررسی کرده، نشان میدهد که اجرای آموزههای اسلام بدون حضور دولت هدفگرا و ارزشگرا ممکن نیست؛ سپس
به بررسی اهداف دولت در اقتصاد اسلامی پرداخته، هدفهای توسعه رفاه، توسعه معنویات، برپایی عدالت و قدرت
اقتصادی جامعه اسلامی را غایات دولت میشمارد. پس از آن، وظایف دولت در تحقق این اهداف را تبیین میکند که
مهمترین آنها، برنامهریزی برای اشتغال، تأمین اجتماعی، توازن اقتصادی، تثبیت ارزش واقعی پول و تصدی
فعالیتهای خاص اقتصادی است و در بخش پایانی، منابع مالی و اختیارات قانونی دولت در عرصه اقتصاد را توضیح
میدهد.
Explaining the role and status of state in economic activities is an important debate in any social system. Muslim thinkers have studied the different dimensions of this issue since long and in recent decades in particular. The paper which is prepared on the bases of religious texts (Qur'an and traditions) and views of Muslim scholars examines the theoretical foundations of stat's intervention in the economy suggesting that the implementation of Islamic teachings is not possible without the presence of purposeful and value oriented government. It، then، deals with the objectives of government is Islamic economy and refers to promotion of welfare، spirituality، justice and economic power of Islamic society as the ultimate objective of government.
The paper explains the functions of government with regard to realization of these objectives. These functions are planning for employment social security economic balance controlling the real value of money and certain economic activities. The final part of the paper deals with explaining the financial resources and the legal authority of government in the economy.
خلاصه ماشینی:
(41) برخی از اقتصاددانان عقیده دارند: اگر نظام اقتصادی اسلام به معنای درست خود اجرا شود، کودکان و یتیمان بیسرپرست، نیازمندان و بدهکاران و در راهماندگان بسیار بالاتر، سخاوتمندانهتر و شرافتمندانهتر از انواع بیمهها و نظامهای تأمین اجتماعی رایج در کشورهای پیشرفته، تأمین میشوند؛ (42) البته مسأله تأمین نیازهای ضرور این گروه، به دولت اختصاص ندارد؛ بلکه همه مسلمانان در این مهم مسؤولند (43) و از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم نقل شده است: کسی که سیر بخوابد؛ در حالی که همسایهاش گرسنه است، به من ایمان نیاورده، و هیچ آبادیی نیست که در آن کسی شب رابا گرسنگی بگذراند و خداوند روز قیامت به اهل آن آبادی نظر کند.
همچنین با توجه به اختیاراتی که شرع برایش قائل شده میتواند در اوضاع خاص (مصلحت نظام) فعالیتهای بخش خصوصی را هم با اعمال محدودیتها و کنترلها به شکل اقتصاد متمرکز اداره کند؛ اما پرسش این است که در مواقع عادی و طبیعی، جایگاه دولت در فعالیتهای اقتصادی کجا است؟ آیا همه فعالیتها را باید به بخش خصوصی وا گذارد و خود به صورت ناظر وسیاستگذار عمل کند یا این که منابع خصوصی را به بخش خصوصی و منابع عمومی را خود عهدهدار باشد یا بالاتر، با اتخاذ تدابیری، افزون بر منابع دولتی، بخشی از منابع مالی و انسانی بخش خصوصی را نیز به صورت دولتی اداره کند؟ گر چه تحقیق روشن و قابل قبولی در این زمینه صورت نگرفته است، با مطالعه آموزههای اسلامی و با توجه به مذاق شریعت و فلسفه دخالت دولت میتوان گفت: (55) دولت در نظام اسلامی، نقش نظارت و فراهم آوردن زمینه فعالیت بخش خصوصی را به عهده دارد و خودش به شکل مستقیم وارد سرمایهگذاری در بخش خاصی نمیشود، مگر آن که مصالح اجتماعی اقتضای چنین رفتاری را داشته باشد؛ مانند موارد ذیل: 1.