چکیده:
نوشتار پیشرو پاسخی است به یکی از شبهات ناصر القفاری که در کتاب اصول مذهب الشیعة بدان اشاره کرده است. این نوشتار با توجه به منابع فریقین درصدد اثبات حقیقت مصحف امام امیرالمؤمنین علی7 میباشد. از اینرو، نخست دلایل و مستندات قفاری با استفاده از منابع اهلسنت و شیعه مورد نقد و بررسی قرار گرفته و با بیان دلایل فراوان، وجود مصحف مبارک امام امیرالمؤمنین علی7 به اثبات رسیده است.
خلاصه ماشینی:
"( گزارش منابع اهلسنت از مصحف علی7 با قطع نظر از منابع شیعی، 3 بیشترین اخبار درباره وجود چنین مصحفی از آن منابع اهلسنت است و برای طولانی نشدن بحث، فقط به فهرست آن منابع بسنده میگردد: عبدالرزاق(م211ق) در المصنف، 4 ابنسعد(م230ق) در الطبقات، 5 ابنندیم(م378ق) در الفهرست، 6 ابونعیم(م430ق) در حلیة الأولیاء، 7 ابنعبدالبر (م436ق) در الإستیعاب، 8 عبدالکریم شهرستانی(م548ق) در مفاتیح الأسرار و مصابیح الأنوار، 9 حسکانی از این شخص از مریدان سرسخت ابنتیمیه است و در دوکتاب خود به نامهای مسألة التقریب بین أهل السنة و الشیعة که پایاننامه کارشناسی ارشد و کتاب أصول مذهب الشیعة الإمامیة الإثنی عشریة در 1656صفحه در سه جلد، که پایاننامه دکترای اوست، اعتقادات و باورهای شیعه امامیه را نقد کرده و تهمتهای فراوانی ازجمله اعتقاد به تحریف قرآن را به شیعه نسبت داده و کتاب اصول کافی را مروج این باورها دانسته است.
چهارم: به نظر میرسد همه جار و جنجالها و تهمتها از سوی ناصرالقفاری و همفکران وی، برسر این نکته است که از یکطرف، میخواهند با تکلف و فشار ثابت کنند که جمعآوری قرآن جز با تلاش ابوبکر و عمر و بالأخره عثمان انجام نگرفت تا این کار را برای آنان فضیلت بشمارند و از طرف دیگر، علیرغم انبوه روایات درباره جایگاه علی7، در صدد اثبات این نکتهاند که علی7 با دیگر اصحاب هیچ تفاوتی ندارد و مصحف او نیز همانند مصاحف دیگر است؛ در حالیکه این هدف برای ابوبکر و عمر تأمین نمیگردد؛ زیرا: اولا، باتوجه به اینکه منع کتابت حدیث بر خلاف عقل و سیره رسولالله9 1 و احادیث دال بر کتابت است، 2 تدوین قرآن در زمان خود حضرت انجام شد؛ چنانکه ابنحجر تصریح میکند:«وقدکان القرآن کله کتب علی عهد رسولالله9 لکن غیر مجموع فی موضع واحد و لا مرتب السور..."