چکیده:
تجربه ی تحول میان جهان نوین و قدیم، گرچه تجربه ی مشترکی است، اما این اشتراک بیشتر اسمی و لفظی است تا محتوایی و مسمایی، چون تجربه ی تحول در دنیای مدرن تفاوت های اساسی با آن در جهان پیشامدرن دارد. این تفاوت به واسطه ی سه ویژگی تحول در جهان مدرن یعنی سرعت تحول، دامنه ی تحول و عمق و ژرفای تحول به نمایش درآمده است.
در سپهر مدرن و جهان پیشرفته ی امروزی به تمامی ساحات زندگی، از جمله مهم ترین ساحت آن، یعنی چگونگی دینداری، مشمول تحول بوده است. پیامد تحـول در ساحـت دین همانـا دگرگشت هـا و جابجایی هـا در مدل دینداری می باشد. از این روی در این نوشتار نگاه معطوف به مدل دینداری گردیده است که توانایی عمل و ظرفیت استمرار و حضور در چنین سپهری را داشته باشد. به نظر می رسد این مدل همانا مدل دینداری «خردگرا ـ معنویت گرا» است که اسلام مولد و موید چنان دینداری می باشد. مدل دینداری خردگرا ـ معنویت گرا چون هر مدل دیگری برساخته ی سه بخش و محور کلیدی ذیل است.
1 ) اصول توجیهی این مدل؛
2 ) خصوصیات اساسی مدل؛
3 ) شرایط عمومی مدل.
در این نوشتار هر سه محور، به ویژه خصوصیات اساسی، که بدنه ی اصلی این جستار را می سازد، به تفصیل مورد بازکاوی و تحلیل قرار گرفته است. در بخش نخست چهار عامل نامبرده شده که هر کدام به گونه ای ضرورت چنین مدلی از دینداری را در جهان امروزی به نمایش می گذارند.
در بخش دوم عقلانیت، حقیقت، نظم پذیری و نظم زایی به عنوان سه خصوصیت اساسی مدل دینداری «خردگرا ـ معنویت گرا» که هر خصوصیت به نوبه ی خود برخواسته از مجموعه ای از عوامل و عناصر هستند، همگی به طور مشروح، تبیین و تحلیل گردیده است. در بخش سوم حدود یازده وضعیت و عامل به عنوان شرایط عمومی این مدل دینداری بازگو شده است. در نهایت نتیجه گرفته می شود که مدل دینداری خردگرا ـ معنویت گرا از توانایی و کارامدی لازم و بالایی در جهان پیشرفته ی امروزی بهره مند است.
خلاصه ماشینی:
"تبیین یاد شده از علل پیدایش کیشها و مذاهب نوین در غرب برایندپژوهشهای تجربی میباشد و از اینرو باب هرگونه نقد و یا ابطالی همچنان بازاست،اما رهیافت مشترکی که در این تبیین وجود دارد و در هر سه کیشبراساس دستهبندی والیس(1984)؛جنبشهای طردکنندهی جهان،جنبشهایتأیید کنندهی جهان و جنبشهای تطبیقکننده با جهان،دیده میشود و نمیتواناز آن چشم برگرفت،همانا عامل تک بعدینگری است.
به این ترتیب بازاندیشی دینی زمینهی دینداری خردگرا-معنویتگرا را مهیامیسازد،چون مرجعیت عناصر و عوامل مختلف در فرایند اندیشه و عملپذیرفته میشود،که برایند و مبنای چنین وضعیتی همانا عقلانیت جمعی-انتقادی و تعاملی-تفاهمی میباشد.
{Sهر پیامبر سخترو بود در جهان#یک سواره کوفت بر جیش شهانS}علی علیه السلام که خود پس رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بازتاب و نماد تمام عیار وجامع یقین و شجاعت است و زندگی سیاسی،دینی و اجتماعیاش گواه روشنبر آن است،در یک تحلیل جامعهشناسانه این واقعیت را بازگو مینماید که یقینو اطمینان برآمده از حقیقت(خدا،دین،همبستگی اجتماعی)شجاعت اقدام وایجاد تحول فراگیر را که ممکن است با ساز و برگهای قدرت مادی فراواننتوان بدان رسید،فراهم نموده است.
رهیافت عملیاتی این نظم همانا برآمدن و شکل گرفتن مجموععوامل،عناصر و مکانیزمهای زیر است: 1-1)زایش،رویش و پذیرش حقوق سیاسی،اجتماعی،اقتصادی،مدنی،کیفری و فرهنگی برای انسانها؛به عبارتدیگر حفاظت از آن حقیقت و نیزکارکردهای اجتماعی و بیرونی آن سبب میشود تا تعاملات و رفتارهای انساندر چارچوب مجموعهی حقوق یاد شده تنظیم و بسامان گردد.
دقیقا در این مقامو مرحله است که نظم اخلاقی به صورت عینی و اجتماعی عملگر شده و درخدمت و حفاظت آن حقیقت درآمده و خدماتاش برای همگان قابل استفادهمیگردد و عدالت که از شمار ارزشهای مخدوم بوده و اینهمه مورد خواستادیان و آدمیان میباشد،محقق میگردد."