خلاصه ماشینی:
"دو امپراتوری اشکانی و روم دههها و سدههایی چند بر سر نیمۀ خاوری آسیای کوچک و سوریه و قفقاز در ستیز بودند و هردو میکوشیدند با درونفرستی فرهنگ و تمدن خود به این سرزمینها زیر زمینههای چیرگی هموارۀ خود بر آنها را فراهم *با بر سر کار آمدن هخامنشیها،کورش بزرگ شاه هخامنشی پسر خود بردیا را به ساتراپی ارمنستان و ماد و کادوسیا گماشت و پس از مرگ کورش و جانشینش کمبوجیه در روزگار فرمانروایی گئوماتای مغ ارمنستان در برابر دربار هخامنشی برخروشید و این ناخرسندی و شورش تا زمان بر تختنشینی داریوش بزرگ به درازا کشید و داریوش توانست آنرا فرو خواباند.
با درونخیزی مسیحیت به قفقاز،در سدۀ دوم میلادی شماری از باشندگان پارۀ خاوری قفقاز جنوبی نیز پذیرای مسیحیت شدند و رومیها از سستیهای سالهای پایانی فرمانروایی اشکانی بهره جستند و زمینۀ پدیدآیی یک پادشاهی مسیحی در آلبانیا را فراهم کردند،ولی با بر سر کار آمدن ساسانیها،شاپور یکم ساسانی(242 تا 272 میلادی) در سال 252 میلادی به آلبانیا تاخت و آن سرزمین را از رومیها زدود و به زیر فرمان خود درآورد.
پس از پایانیابی دوران پادشاهی ملکشاه سلجوقی دوران سستی سلجوقیان آغاز شد و سرزمین آنها پارهپاره گشت و در ارمنستان پنج *چیرگی ساسانیها بر آلبانیا در اندک زمانی رو به شمال گسترش یافت و در سال 270 میلادی ایران بر همۀ کرانههای باختری دریای کاسپی چیره شد و برای پاسداری از مرزهای خود در برابر تازش تیرههای سرگردان و تازشگر دشتهای شمال دریای کاسپی و جلگههای ولگا و دن دیوانههای توانمند پدافندی در آن کرانهها ساخته شد که نامدارترینشان دربند بود که هنوز شهری بزرگ در جمهوری داغستان روسیه است."