چکیده:
یکی از نظریه های متداول درباره عقلانیت علم، عقلانیت به مثابه مبناگرایی است که بنابر آن، عقلانیت یک نظریه علمی و مبتنی بر داده های حسی است که آن نظریه بر آن اساس بنا شده است. اما داده های حسی قطعی و یقینی موضوعی است که مناقشات فراوانی را درپی داشته است. در این مقاله، با تمسک به آرای ویتگنشتاین درباب «یقین»، تلقی نوینی از یقینیات یک نظریه علمی ارائه می شود که، بنابر آن، هر نظریه علمی دارای دوگونه گزاره است: گزاره های ثابت و گزاره های سیال. پیرو چنین تقسیم بندی از گزاره های یک نظریه علمی، ایده نوینی برای عقلانیت نظریه های علمی ارائه می شود. براساس این ایده، نظریه ای عقلانی است که اولا سازگار باشد، ثانیا گزاره های ثابت جامعه علمی را حفظ و گزاره های سیال را با گزاره های مناسب دیگری جایگزین کند. مقاله سعی می کند با ارائه شواهد تاریخی، کارایی، و واقع بینانه بودن این ایده را در برابر معیارهای عقلانیت مبتنی بر بداهت شواهد حسی بیان کند.
خلاصه ماشینی:
"-ثانیا،گزارههای ثابت را مورد شک و تردید و نفی قرار ندهد؛ حال این پرسش مهم پیش میآید:از آنجا که،با توجه به معیارهای فوق،نظریۀ عقلانینظریهای است که همواره مطابق باورهای جامعۀ علمی مورد نظر است،در این صورت چهجایی برای تغییر و تحول نظریههای علمی در جامعۀ مزبور باقی میماند؟به عبارت دیگر،هرنظریۀ ارائه شده در جامعۀ علمی که گزارههای سیال آن را نفی کند غیر عقلانی تلقی شده و بایدکنار گذاشته شود،در این صورت دیگر چه جایی برای پویایی جامعۀ علمی باقی میماند؟ باید توجه کرد که هر نظریۀ علمی باید دو شرط ابتدایی را داشته باشد تا به آن نظریۀ«عقلانی»گوییم.
معیار عقلانیت ارائه شده در این مقاله،با تقسیم گزارهها به گزارههای ثابت و سیال،جایی هم برای اعمال ویژگیهای انسانیدانشمندان باقی میگذارد؛جامعۀ علمی میتواند گزارههای سیال را تغییر دهد و گزارهها واصول جدیدی را جانشین آن کند که به مرور زمان جایگاه یقینی در جامعه علمی مییابند؛از اینرو،معیار مزبور ویژگی دینامیک بودن نظریههای علمی را حفظ میکند.
روشن است که اگر چیزهایی که نظریه نفی میکند از نوعگزارههای ثابت باشد،چون این گزارهها محل شک و تردید نیستند و انکار آنها نه فقط کارعلمی که حتی زندگی عادی را نیز بیمعنا میکند،آنچنان گنگ و غریب و احمقانه به نظرمیآید که نظریۀ مزبور در وهلۀ اول کنار گذاشته میشود.
اما اگرچیزهای مورد انکار از جنس گزارههای سیال باشند،گرچه باز هم سبب تعجب و حیرتدانشمندان میشود اما چون زندگی عادی دانشمندان را بیمعنا نمیکند و فقط نحوۀاندیشیدن و تفکر در حوزۀ جامعۀ علمی مربوطه را با مشکل مواجه میسازد،دانشمندانبلافاصله به دنبال مفاهیم و گزارههایی میگردند تا نظریۀ جدید آنها را جانشین گزارههای سیال کنار گذاشته شده کند."