چکیده:
در این مقاله پس از اشاره به نقش تجر بههای دوران کودکی در شکلگیری نظریه
آدلر، خطوط کلّی نظام وی، آترسیم شدهاست کوانشناسی آدلری یا «روانشناسی فردی مقایسهای» روانشناسی انسان به منزله واحدی غیر قابل تقسیم است و درک شخصیت
انسان همراه با مسایل و مشکلات-وی» مستلزم در نظر گرفتن یکک هنجار آرمانی و
انتزاعی است. آدلر مفهوم جبران را در قلمرو روانشناسی برجسته ساخته و نظام وی بر
مبنای احساس کهتری، تعارض بین موضع اجتماغی - واقعی و خواستههای فرد، مفهوم
ساخت خلقی و انعکاس آن بر شکل گیری شخصیت بنا نهاده شده است. در نظام آدلر
زندگی روانی به منزله حرکت پیوستهای است که شکل، شیوه بیان و کنش آن باید به
صورت لحظه های تبلور یافتهای از این حرکت پیوسته، در نظر گرفته شود چرا که در
بطن هر حرکت، معنای زندگی و سبکک خاص هر نهفته است و تاریخ انسائیت
منزله، تاریخ احساس کهتری و جستجوی راه حلی برای آن است. در چنین چارچوبی
است که آدلر به تفسیر «خیالبافیها»، «خوابدیدهها»، «هشیاری»، «ناهشیاری»، «قدرت
طلبی»، «برتری جویی»، «زندگی عشقی و جنسی» و بالاخره «روان آزردگیها» و
«روان گسستگیها»؛ می پردازد.
خلاصه ماشینی:
"1)زندگی روانی به منزلۀ یک حرکت برای برجسته ساختن واقعیت وحدت شخصیت با در نظر گرفتن این حرکت پیوسته،آدلر بر فردیت تام و تمام تأکید میکند و بر این باور است که در بطن هر حرکت،معنایزندگی و سبک خاص هر فرد نهفته است:«هر شیوۀ بیان ناشی از وحدت شخصیتی استکه در آن تناقض،دوسوگرایی18و روح مضاعف وجود ندارد و تفسیر و تبیین شیوههای بیانو جهتگیری فعالیت روانی مستلزم توجه به دو عامل بنیادی است: *نشانههای فعالیت جبرانی که هستۀ اصلی نخستین عامل را تشکیل میدهند به گونهایزودرس در زندگی نوزاد انسانی پدیدار میشود و به سه شکل متوالی به گونهای که در پی میآیددر خلال تحول روانشناختی کودک متجلی میگردد: -گرایش به غلبه بر یک موقعیت ناایمنکننده؛ -تمایل به یافتن راهی که از احساس کهتری به سوی احساس مهتری19یا برتری جهتدارد؛ -و بالاخره کوشش در کاهش سطح تنش20.
به عبارت دیگر،براساس درجۀ هشیاری30نسبت به تجهیزات سرشتی چگونگی دریافتجهانی برونی و توانایی خلاق است که کودک در نخستین سالهای زندگی،طرح ودریافت خود را از جهان فراهم میکند و آدلر این طرح اجمالی را«سبک زندگی»مینامد(اسپربو،1972)غریزه،گرایش،احساس،فکر،عمل،بازخورد31در برابر لذت و عدملذت،خودمیانبینی32و یا احساس اجتماعی هر فرد در سبک زندگی وی متبلور میشوند.
نظریۀ آدلر به علت مفاهیم مشخص و روشن آن،نه تنها دارای کاربردهای مؤثر ومفیدی است بلکه بیتردید میتواند براساس رویآورد93روانی-اجتماعی خود امکاندرک و فهم انسان را فراهم کند و اختلالهای روانی را با توجه به عللی که در پی میآینددر حد گستردهای تبیین نماید: 1)احساس کهتری؛ 2)تردید در خطر کردن و پذیرش تعهدهای زندگی؛ 3)کوشش در دستیابی به موفقیتهای شخصی بیش از توجه به منافع اجتماعی؛ 4)امتناعاز دریافت معنای مثبت زندگی؛ 5)وجود ادراکها و باورهای نامناسب در پیشکستها و استیصالهای اکتسابی94."