چکیده:
اسماعیلیه شاخه بزرگی از تشیع به شمار میرود که در آسیای مرکزی به صورت بومی حضوری دیرینه دارد. شمار پیروان آن اگر چه به نسبت اندک است، اما به علت انسجام درونی جماعت و ارتباط با امامی که در اروپا به سر میبرد و محور اصلی مذهب را تشکیل میدهد، اهمیت فراوان دارد. به ویژه که امام آنان، پرنس کریم آقاخان چهارم، دارای وجهه جهانی و ثروت افسانهای است. وی ضمن آشنایی کامل با فرهنگ غرب به امور پیروانش، به خصوص در این منطقه، علاقهمند میباشد و از طریق شبکهای فراملی اداره جوامع اسماعیلی را رهبری میکند. این مقاله بر آن است تا به معرفی اسماعیلیان آسیای مرکزی از طریق معرفی زیستگاهها، معیشت، جمعیت، نژاد، زبان، سابقه تاریخی، ویژگیهای اعتقادی و سرانجام موقعیت آنان در منطقه بپردازد. در این مقاله علاوه بر استفاده از منابع و مآخذ چاپی و خطی از شیوه مطالعه میدانی نیز استفاده شده است.
Before the death of Saparmurat Niyazov، many international observers were concerned about the future of Turkmenistan after announcement of his death. Most observers believed that because of the way of his governance and in the absence of appropriate mechanisms for peaceful shift of power، this process will not be peaceful and the country will face some disturbance. But، what happened in reality، despite the amendment of Turkmenistan's constitution، had no sign of violence.Therefore; it seems that the process of the shift of power in Turkmenistan is a peaceful and calm process. In this article we will discuss the reasons which led to this situation. Key word: Turkman، Turkmenistan، Turkmenbashi، Saparmurat Niyazov، Positive neutrality.
خلاصه ماشینی:
پراکندگی جغرافیایی اسماعیلیان در آسیای مرکزی امروزه پیروان مذهب اسماعیلیه در آسیای مرکزی (در تعریف وسیع آن) در کشورهای تاجیکستان، افغانستان، هند، پاکستان و چین پراکندهاند، اما این به معنای پراکندگی آنان در گوشه و کنار کشورهای یاد شده نیست، بلکه اگر زیستگاههای این مردمان را در آسیای مرکزی ترسیم کنیم، خواهیم دید که به استثنای افغانستان، تجمع آنان عمدتا در میان کوههای پامیر، هندوکش و مناطق نزدیک به آن صورت گرفته است (planhol,1988,pp.
در پامیر نیز درههای باریک دو سوی کناره رود پنج (در نقشههای روسی پیانج ) سرچشمه آمودریا یا جیحون زیستگاه اصلی آنان است که خود خط مرزی میان افغانستان و تاجیکستان را تشکیل میدهد و از شرق به غرب مناطق همنامی را در دو سوی این رود با نامهای وخان (vakhkhān)، شغنان (shughnān)، روشان(Rushān) و درواز (Darvaz) به وجود میآورد (کوشککی، 1367، صص11-10).
به گونهای که جمع بزرگی از مردم، درباریان و حتی دو تن از امیران سامانی(نصربن احمد و منصور بن نوح )نیز بدان گرویدند، اما علمای اهل سنت با کمک سپهسالاران ترک که موقعیت خود را در خطر میدیدند به مخالفت برخاسته و طی دو کودتا، چند قتل عام و تعقیب پیروان و داعیان اسماعیلیه به تحدید این مذهب در آسیای مرکزی پرداختند (نظام الملک، 1364، صص 264-257).
بنابراین بیراه نخواهد بود اگر گمان رود که اسماعیلیه در شکل بسیار قدیمی آن نیز در تاریخی نامعلوم بدین دیار یا دست کم در سرزمینی دیگر اما در میان نیاکان اقوام کنونی اسماعیلیان پامیر راه یافته است.