چکیده:
الهام پذیری ادبیات از نقاشی، بویژه از قرن نوزدهم به بعد یعنی دقیقا از زمانی که نقاشی به استقلال دست یافت و دیگر موضوعاتش را از ادبیات نمی گرفت، بیشتر از گذشته رواج یافت. در رمان اثر ادبی، شاهکار زولا، این الهام پذیری به خوبی مشهود است. از طرفی در این رمان نویسنده از خلال قهرمان داستان، کلود لانتیه، که نقاشی شکست خورده است و شخصیتش ترکیبی است از ویژگیهای چند تن از دوستان نقاش نویسنده به طور مثال سزان و مانه، به هنر نقاشی و شرایط زندگی نقاشان در خلال سالهای 1860 تا 1880 پرداخته است. زولا در این اثر محیط های هنری آن دوران را به طور دقیق ترسیم کرده و توصیفی واقعی از کارگاهها، نمایشگاههای نقاشی و بازار هنر به خواننده ارائه می دهد. از سویی دیگر، زولا نویسنده ای است که بهتر از هر نویسنده دیگری دنیای نقاشان امپرسیونیست را به صورت تصاویری پیوسته در کتابهایش به نمایش گذاشته است. حتی می توان از ارتباط میان رمان ناتورالیستی و نقاشی امپرسیونیست سخن راند. شباهت میان فن توصیف و نگارش نقاشی گونه زولا و تکنیک های نقاشان در این رمان بسیار شگفت آور است. هدف این مقاله روشن کردن تاثیر نقاشی بر این شاهکار زولا است و این که نقاشی قطب مهم و موثری در نگارش این رمان بوده موضوعی است که سعی شده در این مقاله به آن پرداخته شود.