چکیده:
: یکی از مسائلی که امروزه در جامعه ما مطرح است، مسئله ختم نبوت بهوسیله پیامبر اسلام 9 است. یکی از نظریات مطرح شده در موضوع فلسفه ختم نبوت، این است که بشر دیگر نیازی به راهنمایان الهی ندارد.در این مقاله دو نقد بر این نظریه وارد شده و سپس معنای اصطلاحی نبوت و امامت بررسی شده و از دو جهت، مورد توجه قرار داده شدهاند :اول اینکه «حقیقت و ماهیت نبوت و امامت چیست و چه تفاوتهایی با هم دارند؟»دوم اینکه «چه تفاوتهایی در آثار نبوت و امامت وجود دارد؟»سپس با در نظر گرفتن هریک از این دو نظر، فلسفه و معنای ختم نبوت بیان شده است.
خلاصه ماشینی:
"اینکه میگوییم معنای اصطلاحی، منظور آن چیزی است که در روایات شیعه، در مورد معنای این الفاظ آمده است و کاری به معنای لغوی آنها نداریم؛ و علت اینکه به مصادیق این الفاظ در روایات شیعه میپردازیم، این است که معنای خاص ختم نبوت که در ابتدای این مقاله بیان شد، در مقابل نظر شیعه است که پس از انبیاء، اعتقاد به وجود ائمه : دارد؛ و به همین دلیل، شبهه بهوجود میآید که ظاهرآ شیعه به ختم نبوت اعتقاد ندارد؛ لذا برای دفاع از دیدگاه این مذهب، لازم است نظر ائمه : و علمای شیعه را در اینباره بیاوریم تا معلوم شود که «آیا نسبت دادن چنین امری به شیعه صحیح است یا نه؟» شیعه براساس روایات معصومین : معتقد است که خداوند برای هدایت مردم، سفیران و فرستادگانی الهی فرستاده است که یکی از سه مقام نبوت یا رسالت یا امامت را دارند.
اگر اشکال شود که چنین تفاوتی بین الهامات ائمه : در بیداری با وحی انبیاء :، تفاوت جوهری و ذاتی نیست، لذا نمیتواند بین آنها فرق ایجاد کند، در پاسخ میگوییم که بلی همینطور است؛ ولی چنان که در ابتدای این تفاوتها گفته شد، این تفاوتها در آثار وحی و الهام و نبوت و امامت است و بیانگر حقیقت نبوت و امامت و فرق ذاتی بین آنها نیست."