چکیده:
انتخابات یکی از مهم ترین مظاهر مردم سالاری در جوامع معاصر است و بزرگ ترین نمود حضور مردم برای تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی تلقی می شود. انتخابات در کشور ما با سابقه ای حدود یکصد سال، حالا به عنوان بزر گ ترین نماد حرکت سیاسی و اجتماعی برای تعیین یک نفر به عنوان بالاترین مقام اجرایی و نفر دوم کشور به شمار می آید. تحلیل رفتار انتخاباتی به عنوان کنشی سیاسی مورد توجه متفکران اخیر علم سیاست و جامعه شناسی قرار گرفته است، در این راستا الگوهای نظری متفاوتی ارائه گردیده که از بین آنها الگوی جامعه شناختی از اهمیت بیشتری برخوردار است. در این الگو توجه بیشتری به نقش ساختارهای اجتماعی و فرهنگی بر تصمیمات سیاسی فرد می شود. این تحقیق در پی نشان دادن تاثیر فرهنگ سنتی بر رفتارهای انتخاباتی در حوزه انتخابیه هریس می باشد. علاوه بر آن بررسی متغیرهای دیگری چون طبقه اجتماعی، دینداری، تبلیغات، جنسیت، سن و نقش آنها در تعیین گرایشات و رفتارهای سیاسی مورد توجه بوده است. نوع تحقیق کاربردی – توسعه ای است و روش مطالعه توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است نتایج بدست آمده در این تحقیق حاکی از آن است:
- مردم حوزه انتخابیه هریس متاثر از فرهنگ سنتی نظیر هم زبانی، هم قومی و ... می باشند که موجب ایجاد رفتار سیاسی خاص می شود و این عوامل در رای دادن آنها بسیار موثر است.
- بین رفتار سیاسی رای دهندگان در حوزه انتخابیه هریس و دینداری رابطه وجود دارد و رفتار رای دهندگان تحت تاثیر دینداری و مذهب قرار دارد.
- تبلیغات نقش ناچیزی نسبت به سایر عوامل در ایجاد رفتار سیاسی رای دهندگان ایفا می کند و با مطالعه شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی رای دهندگان به آسانی می توان جهت گیری های سیاسی آنها را پیش بینی کرد
خلاصه ماشینی:
"همانطور که گفتیم،در این تحقیق از یک الگوی تحلیل رفتار استفاده خواهد شدکه عبارت است از الگوی جامعهشناختی،در الگوی جامعهشناختی،نشان داده خواهد شدکه آیا ریشهی مشارکت وسیع و گستردهی مردم این منطقه در انتخابات ریاست جمهوریو نیز بطور کلی الگوی رفتاری آنان در رأی دادن وابستگی تمام به فرهنگ آن منطقه دارد یاعوامل دیگری نیز در این امر مداخله دارند؟همچنین بررسی عوامل جامعهشناختی نظیر،نقش طبقهی اجتماعی و گرایشات و تصمیمات سیاسی افراد،رابطهی بین جنسیت و گرایش سیاسی و نیز ارتباط سن و رفتار انتخاباتی و مسائلی از این دست مورد مطالعه وارزیابی خواهد گرفت.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) *بررسی همزبان بودن کاندیدا در رأی دادن مردم از عوامل مؤثر بر رفتار انتخاباتی همزبان بودن کاندیدا با رأیدهندگان میباشد وهمانطور که در جدول زیر نشان داده میشود،76 نفر،معادل 19 درصد خیلی زیاد،122نفر،معادل 30/5 زیاد،104 نفر،معادل 26 درصد متوسط،68 نفر،معادل نفر 17 درصدکم،30 نفر،معادل 7/5 خیلی کم را انتخاب کردهاند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) بعد از بررسی فرضیه فوق مشاهده کردیم که تبلیغات نقش ناچیزی در انتخابکاندیداها دارد و بیشترین تأثیرگذاری ناشی از عوامل مؤثری همچون شرایط اقتصادی واجتماعی در تعیین رفتار سیاسی رأیدهندگان برای گزینش کاندیدا در محدودهی موردمطالعه مؤثر بوده که از آزمون رگرسیون چند متغیره برای اثبات آن استفاده شده است؛جدول(28)نشان میدهد که بین میانگین رفتار سیاسی رأیدهندگان به عنوان متغیر وابستهو(شغل،درآمد،بعد خانوار،سطح سواد،وضعیت مسکن)به عنوان متغیر مستقل که بیانگروضعیت اقتصادی و اجتماعی محدودهی مورد مطالعه هست در گزینش کاندیداها نقش داشته،در بین متغیرهای مستقل پس از تحلیل آزمون نشان میدهد که تمامی متغیرها به جزبعد خانوار که مقدار معنیدار بودن آن بالای 5 درصد،است تأثیر نداشته است."