خلاصه ماشینی:
"اما در حالی که هر چیزی که سودمند است، زیبا نیز هست، برعکسش صحیح نیست، زیرا اشیائی وجود دارند که علیرغم زیبایی هیچ نقطه اشتراکی با سودمندی ندارند، اما صرفا برای تزئین (ornatus) هستند، مانند پر و بال طاووس و یا کبوتر.
16 بنابراین به نظر او تقلید نه تنها چیزی غیر از حقیقت است، بلکه از برخی جهات با آن متضاد نیز میباشد این جمله سیسرو بار دیگر نشان میدهد که قدما تقلید را به عنوان رونویس مطابق با اصل واقعیت نمیدانستند، بلکه به عنوان بازنمایی آزادانه واقعیت به شمار میآوردند.
او پنج دختر را انتخاب کرد، زیرا اعتقادش بر این بود که کیفیتهای زیبایی را که او در پیشان بود، و قرار بود در یک تصویر یکجا بیایند، نمیتوان در یک شخص یافت، و از طرف دیگر طبیعت در هیچ موردی اشیاء را از هر جهت کامل نساخته است.
در درجه اول، چشمهای ما چیزهای زیادی را در هنر که با قوه بینایی مناسبت دارند، بهتر ادراک میکنند: برای مثال نقاشی، طراحی و مجسمهسازی و همچنین حرکات و ژستهای جسمانی را؛ زیرا چشمها زیبایی و نظم را مورد داوری قرار میدهند و به تعبیری قوانین به کار بردن رنگ و شکل را؛ همچنین دلیل خیلی مهم دیگر این است که آنها فضیلت و رذیلت، انسان خشمگین و مهربان، شاد و غمگین، شجاع و ترسو، بیباک و جبون را تشخیص میدهند.
همانگونه که ملاحت و زیبایی انسان از مفهوم سلامت قابل تفکیک نیست، شایندگیای نیز که از آن صحبت میکنیم اینگونه است، یعنی در حالی که در خارج با فضیلت پیوند کاملی دارد اما به لحاظ ذهنی و تئوریک تفکیکپذیر و جداشدنی است."