خلاصه ماشینی:
"در دوره باستان بهطور عمده قانون در معابد بهکار گرفته میشد، اما برای ساخت سالنهای تئاتر2 (شکل 2) نیز از آن استفاده میشد.
با این حال، از این حقیقت که مجسمه سازان یونانی به قانون طبیعت علاقه نشان میدادند و در هنرشان از آن استفاده میکردند، چنین برمیآید که آنها به عنوان هنر الزامی بدان میپرداختند.
» (برای یونانیان مسلم بود که طبیعت و بویژه بدن انسان نسبتهای خاصی را بهصورت ریاضی داراست و بنابراین از این مسئله نتیجه گرفتند که بازنمایی طبیعت در هنر بایستی نشانگر همان نسبتها باشد.
هنرمندان یونانی مطمئن بودند که در آثارشان قوانینی را بهکار میبرند و ابراز میدارند که در طبیعت حاکم است و این قوانین نه تنها ظاهر اشیاء بلکه ساختار دائمی آنها را نیز بازمینمایند.
هر دوی اینها بخصوص در مورد خطوط عمودی آشکار است: معماران دوران باستان ستونهای خارجی را به سمت داخل و مرکز کج میکردند زیرا در غیر این صورت خطای دید موجب می شد که احساس کنیم ستونها به سمت خارج از مرکز متمایلند.
انعطافپذیری قوانین هرچند حقیقت اینست که معماران یونان قوانینی را برای خود داشتند و از نسبتهای ساده تبعیت میکردند، اما این واقعیت نیز وجود دارد که هیچ یک از معابد یونان مثل هم نیستند.
خروسیپوس معتقد است که زیبایی در نسبت میان عناصر قرار دارد بلکه در میان اجزاء بدن وجود دارد، به عبارت دیگر از انگشت به انگشت و از تمام انگشتها به کف دست و از کف دست به مچ دست و از اینها به ساعد و از ساعد به بازو و از تمام اعضا به اعضا دیگر، همانگونه که در قانون پولوکلیتوس مطرح شده است."