خلاصه ماشینی:
چیزی که برای اسلام بسیار مهم است، درک و فهم متعادل است، و این امر است که قرآن را به عنوان یک متن دینی، قابل پذیرش میکند و یکی از جنبههای اعجاز آن، روشی است که در آن گفتار، نوشتار، صدا و رفتار با هم ترکیب میشوند.
از نقطه نظر دینی این مسئله میتواند غیرقابل قبول باشد، زیرا ممکن است تحت عنوان اعطای اهمیت بیشتر به انسان به مثابه موجودات شناخت نگر، دانسته شود.
این بدین معنا نیست که آثار فوق مصادیقی از آثار بسیار ماهرانه، از هنرمندان حیرتانگیز به شمار نمیآیند، بلکه چیزی که آنها را برای نقششان بسیار مناسب ساخته است، شاید این حقیقت است که انواع و اقسام پرسشهایی را که هنر بازنمودی به وجود میآورد، ایجاد نمیکنند.
بنابراین نیازی نیست که اشکال دینی به طور تصویری بازنمایی شوند و دقیقا هیچ چهارچوب و قالبی وجود ندارد که خداوند را در آن بازنمود، اما تصاویر زیادی از شخصیتهای ادیان بزرگ مثل پیامبران و خود پیامبر اسلام وجود دارد.
هنر اسلامی را به شدت تحت تأثیر خود اسلام میدانند، در حالی که ادیان دیگر ارتباط کمتری با هنر دارند، زیرا برای آنها دین چنین اهمیت زیادی ندارد.
نهایتا، اغلب گفته میشود که وابستگی هنر اسلامی به تزئینات موجب شده است که مسلمانان به تضادی میان دنیا و عقبا معتقد نباشند و به این مسئله باور داشته باشند که تمام هنرها جهتی دینی دارند و برای تفکر و تامل در خداوند ایجاد شدهاند.