خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) حاج احمد خصوصیات یک فرماندهدر ردههای بالا را داشت بررسی ارسال نیرو به لبنان در گفت و شنودشاهد یاران با محسن رفیق دوست درآمد محسن رفیق دوست،وزیر سپاه در سالهای دفاعمقدس بود.
حالا شما ببینید کسی که به عنوان فرمانده سپاه رفتهبه منطقه و در مقابلش چند گروه ضد انقلاب ایستادهبود تا با آنها بجنگد،فکرش شده بود تامین معاشمردم.
من گفتم:حاج احمد اگرسید محسن به لبنان برود،او کاردار ایران در بیروتاست و یکی از وظایفش مراقبت از سفارت ایران کسی که به عنوان فرمانده سپاه رفتهبه منطقه و در مقابلش چند گروه ضدانقلاب ایستاده بود تا با آنها بجنگند،فکرش شده بود تأمین معاش مردم.
من تا پایان مأموریتم در سپاه به هر مناسبت که بهلبنان و سوریه میرفتم،اولین جملهای که به حافظاسد میگفتم این بود که اگر شما بتوانید برای اینچهار نفر کاری کنید برای مردم ما خیلی شیریناست.
البته اینکه حاج احمد برای گرفتن مأموریتبیشتر از همه پا فشاری میکرد،میتواند دلیلی باشدکه بخواهد از اینجا دور بشود اما او که نمیخواست500 نفر از نیروهای خودش را هم از بین ببرد.
حاج احمد پیش شما صحبتی در مورد بنیصدرمیکرد؟ در یک جلسه صحبت بود که نزد امام برویم و درمورد بنیصدر با ایشان صحبت کنیم.
در سفری که به مریوان رفتم احمد با منصحبت کرد و گفت:میخواهی در مورد بنیصدرچه کار کنید؟برای حاج احمد تعریف کردم کهمن با امام ملاقاتی داشتم و به ایشان گفتم،آقا شماهم بنیصدر را میشناسید و هم آقای خامنهای وهاشمی و..."