خلاصه ماشینی:
"م در تعریف بیع گوید: «بیع عبارتست از تملیک عین به عوض معلوم، که از اطلاق کلمه عوض معلوم در ماده فوق استفاده میشود اموالی که میتوانند ثمن واقع شوند محدود به ثمن کلی نیست بلکه ثمن همان طور که ممکن است کلی فی الذمة باشد به صورت عین معین نیز واقع شود، از سوی دیگر، از نظر فقه امامیه که منبع اصلی قانون مدنی است، در اینکه ثمن میتواند معین باشد، کوچکترین تردید و ابهامی وجود ندارد، (1) از اینرو میتوان گفت که مقررات ضمان درک در مورد مستحق للغیر بر آمدن ثمن نیز قابل اجراء خواهد بود، مشروط بر اینکه ثمن عین معین باشد».
م آمده است: «در مقابل شریکی که به حق شفعه تملک میکند، مشتری ضامن درک است نه بایع» در این ماده قانونی نیز ضمان درک از آثار بیع فاسد قلمداد شده است زیرا برابر ماده فوق، زمانی که شفیع اخذ به شفعه کرده و حصه مبیعه را در ازاء پرداخت ثمن تملک میکند، اگر معلوم شود که حصه مبیعه متعلق به غیر میباشد، خریدار متعهد به رد ثمن به شفیع میباشد زیرا خریدار در این صورت ثمن را بدون مجوز از شفیع دریافت نموده است زیرا عقد بیع، به علت مستحق للغیر برآمدن حصه مبیعه باطل بوده و از اینرو برای شفیع نیز در واقع حق شفعهای به وجود نیامده است و لذا دریافت ثمن از شفیع توسط خریدار بدون مجوز قانونی است، پس وی ______________________________ 1 ـ جواهر الکلام، ج 26، ص 146؛ مفتاح الکرامة، ج 5، ص 373؛ تذکرة الفقهاء، ج 2، ص 91؛ مستمسک عروة الوثقی، ج 13، ص 349."