خلاصه ماشینی:
"ولی موضوع یکطرفه بودن این پیشنهادها را مواد دیگر بخوبی اثبات میکند مثلا: در این پیشنهادها برای زنان در تمام موارد بدون استثناء حقوق و مزایای مساوی مردان در نظر گرفته شده با اینحال معلوم نیست چرا مسئله حق نفقه را برای زنان همچنان حفظ کردهاند؟چه دلیلی دارد که«رکن اساسی خانواده»از«رکن غیر اساسی»یا از رکن اساسی دیگر مطالبه نفقه کند؟بخصوص اینکه در ماده(19)میگوید حق نفقه در برابر تمکین خاص زن نیست و در مادهء(16)میگوید:«مرد و زن هر دو مشترکا موظف بامور خانه!و تربیت فرزند،میباشند»بنابراین مسئله نظافت و تهیه غذا و حتی شستشوی ظرفها و آنچه از این قبیل است باید بطور عادلانه میان هر دو تقسیم گردد.
ولی این پیشنهاد چهل مادهای لعنتی دست قوانین را در کوچکترین و جزئیترین مناسبات خانوادگی باز کرده و هر موضوع کوچکی را بدادگاه ارجاع نموده است و این یکی از اشتباهات بزرگ و غیر قابل بخشش این چهار نفر حقوقدان برجسته!است مثلا در ماده(20)میگوید:«سوء معاشرت(که بدادگاه حق طلاق میدهد)باید بمعنی حقیقی و وسیع خود که همان بدی اخلاق و رفتار است منظور گردد تا زوجین بتوانند درخصوص طرز رفتار داخلی و خارجی یکدیگر..
نمونه دیگر،در ماده(21)میگوید:طلاقی که دادگاه میدهد(بنابر اینکه طلاق بدست دادگاه بیافتد)باید بائن باشد یعنی شوهر حق رجوع نخواهد داشت!این ماده نیز ماده عجیبی است زیرا میدانیم بسیاری از مردان و زنان تحت تأثیر عوامل زودگذری حاضر بطلاق میشوند و ممکن است مدارکی هم برای دادگاه در دست داشته باشند،اما چیزی نمیگذرد که آتش خشم آنها فرو نشینند و حاضر بگذشت از پارهای از حقوق خود و صلح و آشتی میگردند،ولی این پیشنهاد دعوا درست کن،راه صلح و آشتی و رجوع را بکلی بسته است و طرفین را مجبور میکند مجددا تشریفات ازدواج را انجام دهند."