چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت «تصور از خدا در روشهای تربیت دینی متفاوت» طراحی و اجرا گردید. تعداد 374 نفر دانشجو (177 پسر و 197 دختر) به عنوان نمونه طبقه ای نسبتی در دسترس انتخاب شدند و «پرسشنامه تصور از خدا» (مظاهری و همکاران، 1384؛ بازسازی مقیاس لارنس، (1997. «سیاهه روش تربیت دینی: پرسشنامه محیط خانوادگی» (نقاشان، 1358؛ به نقل از آقاجری، (1374 و پرسشنامه محقق ساخته (در خصوص تلاش والدین برای تربیت دینی فرزندان) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس دوراهه نشان داد، تفاوت تمام زیرمقیاسهای آزمون تصور از خدا:«تاثیرپذیری»، «مشیت الهی»، «پذیرندگی»، «خیرخواهی»، «حضور» و «چالش» در سبک های تربیتی و تفاوت زیرمقیاسهای «تاثیرپذیری» و «مشیت الهی» در دو گروه از والدین «والدینی که در تربیت دینی فرزندشان تلاش داشتند» و «والدینی که در تربیت دینی فرزندشان تلاش نداشتند»، به تفکیک معنادار می باشد. اما تفاوت زیرمقیاسهای تصور از خدا در تعامل سبک های تربیتی و دو گروه والدین معنادار نمی باشد. همچنین تجزیه و تحلیل نهایی نمرات به دست آمده توسط آزمون تعقیبی شفه نشان داد که اکثر تفاوتهای معنادار، در «تصور شخصی از خدا»، در بین سبک های تربیتی «مقتدرانه» و «مسامحه کارانه» می باشد، به طوری که مثبت ترین تصور از خدا در روش تربیتی مقتدرانه و منفی ترین تصور از خدا در روش تربیتی مسامحه کارانه دیده شده است. در تبیین نتایج فوق به ارتباط والد - کودک در دوران کودکی با توجه به نظریه های روابط موضوعی، دلبستگی و یادگیری اجتماعی اشاره شده است. این نظریه ها فرض می کنند که ارتباط بهینه والد - کودک، تصور مثبت تری را از خدا در کودک شکل می دهد.
خلاصه ماشینی:
"جدول 4-نتایج آزمون تحلیل واریانس دوراهه در زیرمقیاس چالش تصور از خدا (به تصویر صفحه مراجعه شود) * در جدولهای 1 تا 4،نتایج تحلیل واریانس دوراهه خرده مقیاسهای تصور از خدا درسبکهای تربیتی مختلف،و در دو گروه والدین(والدینی که در تربیت دینی فرزندشان تلاشداشتند و والدینی که در تربیت دینی فرزندشان تلاش نداشتند)بهطور جداگانه(اثرهای مستقیم)و همچنین تعامل گروههای نشان داده شده است.
&%04403YSRG044G% جدول 5-نتایج میانگین نمرات زیرمقیاسهای تصور از خدا در سبکهای تربیتی مختلفدر آزمودنیهایی که والدینشان برای تربیت دینی آنان تلاش کردهاند (به تصویر صفحه مراجعه شود) * بحث و نتیجهگیری نتایج دادهها با استفاده از تحلیل واریانس دوراهه نشان داد که تفاوت زیرمقیاسهای تصور ازخدا در تعامل سبکهای تربیتی مختلف،با گروههای دوگانه والدین دارای تفاوت معنادارینیست.
به عنوان آخرین نکته بایستی به این نکته توجه کرد که نباید در تحلیل و تفسیر این یافتهها بهاین نتیجه رسید که تفاوت در تصور افراد از خدا صرفا به سبب تفاوت در سبکهای تربیتی و یامیزان مذهبی بودن والدین است؛چرا که با توجه به نتایج مطالعاتی از قبیل تقی یاره(1382)کهگزارش کرد،علیرغم اینکه الگوهای دلبستگی کودک-والد به رابطه دلبستگی به خدا منتقلمیشوند،اما این ارتباط در مورد افرادی که سطوح پیشرفته تحول من(تیپ شخصیتی فردیتیافته)قرار دارند،تأیید نمیگردد و سرانجام با توجه به نتایج پژوهش دیروس و همکاران (b 2001) مبنی بر تأثیر بازنمایی ذهنی از خود و دیگران در تصور از خدا،ممکن است تصور فرداز خدا تحت تأثیر عوامل بسیار دیگری؛چون عوامل شناختی درونفردی و نگرشهای شخصی،میزان تحصیلات والدین،پایگاه اجتماعی-فرهنگی آنان و ..."