چکیده:
یکی از مهمترین اهدافی که مدیران مالی برای به حداکثر رساندن ثروت سهامداران باید در نظر گیرند تعیین بهترین ترکیب منابع شرکت یا همان ساختار سرمایه می باشد. از نظر مدیریت مالی تعیین رابطه بین هزینه سرمایه، ساختار سرمایه و ارزش کل شرکت اهمیت بسیار زیادی دارد، زیرا می توان با استفاده از ساختار سرمایه بر ارزش کل شرکت تاثیر گذاشت. با در نظر گرفتن مفروضات خاص و با مشخص کردن نحوه استنباط یا پنداشت سرمایه گذاران و واکنش آنان نسبت به درجه تغییرات ریسک مالی، می توان ساختار مطلوب سرمایه شرکت را تعیین کرد، ولی به طور کلی نمی توان تضاد منافع دارندگان اوراق قرضه و سهام عادی شرکت را به طور کامل حل کرد. در این مقاله به بررسی روشهای تامین مالی، هزینه سرمایه، ساختار سرمایه و تئوریهای مرتبط به آن می پردازد.
خلاصه ماشینی:
"Cost of Retained Earning با استفاده از روش تنزیل گردش وجوه نقد (DCF) هزینه سود انباشته به صورت زیر محاسبه می شود: Ks= هزینه سود انباشته P=قیمت جاری سهام عادی D1= سود سهام مورد انتظار در آخر سال g= نرخ رشد سود سهام میانگین موزون هزینه و سرمایه: 1 « هزینه سرمایه کل شرکت» عبات است ازمیانگین موزون هزینه منابع مختلف تامین مالی بلند مدت که توسط شرکت بکار گرفته شده است.
هزینه های ناشی از بکارگیری بدهی در ساختار سرمایه هزینه های ناشی از اتخاذ سیاست مالی استقراض را می توان به سه دسته کلی، هزینه های ناشی از آشفتگی مالی، هزینه های ناشی از محدودیت های قراردادی و هزینه های ناشی از مشکلات نمایندگی تقسیم نمود: 1- هزینه های ناشی از آشفتگی مالی شرکت هایی که از میزان بدهی بیشتری در ساختار سرمایه خود برخوردار می باشند، برای تامین وجوه مورد نیاز به منظور پرداخت بهره واصل بدهی در سررسید، درصد بالاتری از سود سالیانه خود را نگهداری خواهند کرد.
Corporate Growth Financial leverage Corporate Size نتیجه گیری بر طبق مبانی نظری بیان شده در موضوعات روش های تامین مالی٬ هزینه ی سرمایه وساختار سرمایه که محور های اصلی این مقاله را تشکیل می دهد جهت دست یابی به این مقصود که هدف نهایی از عنوان موارد فوق الذکر این است که مدیران مالی بتوانندبه بررسی وتجزیه و تحلیل مسائل مالی پرداخته و ثروت سهامداران را حداکثر نماید."