چکیده:
در مکتب یوگای پاتنجلی، هشت مرحله سلوک وجود دارند که به ترتیب از مراتب جسمانی شروع میشوند و به مراتب ذهنی و فراذهنی (روحانی) ختم میشوند. همه این مراتب سلوک مبتنی بر تمرکز و مراقبه هستند و درجه مراقبه در هر مرتبهای نیز بر حسب لطافت موضوع مراقبه (مصادر پرکریتی) تعیین میشود. بالاترین و آخرین مرتبه سلوک (مراقبه) در یوگا، سمادهی نام دارد. سمادهی نیز خود به مراتب مختلفی تقسیم میگردد که آخرین مرتبه آن (اسمپرجناته سمادهی) منجر به رهایی پوروشه (روح) از پرکریتی (ماده) میگردد. اما قبل از اسمپرجناته سمادهی (سمادهی بدون پایه یا بدون موضوع مراقبه)، مرحله سمپرجناته سمادهی (سمادهی با پایه یا دارای موضوع مراقبه) است که این مرحله اخیر برخلاف اولی به مراتب مختلفی تقسیم میشود. بررسی دقیق مراتب سمادهی، موضوع اصلی این مقاله است.
خلاصه ماشینی:
"در جهان عرب، عبدالرحمن بدوی در مجموعه رسائل ابن سبعین به تحقیق پرداخته و محمدیاسرشرف به طور مشخص بر نظریه وحدت مطلقة وی متمرکز شده و محمد عدلونی ادریسی، مکتب ابن سبعین را از مهمترین مکاتب تصوف اندلس برشمرده است؛ در این میان ابوالوفا غنیمی تفتازانی با استفاده از غالب منابع و مآخذ، حق یک پژوهش بسیار جامع را بهجای آورده است به طوری که اثر او، ابن سبعین و فلسفه الصوفیه، منبع بسیاری از محققان قرار گرفته است.
3 نتیجه با توجه به آنچه تحت عنوان وحدت مطلقه مطرح شد، برمیآید که ابن سبعین خود نیز برای اثبات نظریهاش نسبتا از همان مراتب و اصطلاحاتی استفاده کرده است که فلاسفه استفاده کردهاند فقط با یک تفاوت عمده که او تمام تقسیمبندیها و مراتب را وهمی میشمارد نه حقیقی.
4 توجه به این نکته جالب است که ابن سبعین مانند بسیاری از فلاسفه اسلامی، عقل را نخستین موجود در عالم ابداع میشناسد؛ و میگوید عقل در همه اشیاء مادون خود به انحاء مختلف حضور دارد؛ او به خوبی آگاه است که اختلافات و تفاوت اشیاء در پذیرش علت نخستین (عقل) مستلزم سخن گفتن درباره مبادی و کیفیت حقیقی ترتب موجودات است، ولی همچنان از مراتب وهمی سخن میگوید؛ این درحالی است که وقتی در کتاب بدالعارف به نقل شطحیات مشهور حلاج و بایزید بسطامی میپردازد میگوید که «مستی مقام وصول» گاهی موجب میشود که شخص سالک تفاوت میان مطلق و مقید را نادیده ابن سبعین، بدالعارف، صص61- 62."