چکیده:
یکی از موضوعات مهم مورد بحث در فلسفه، معنای زندگی است که جان کاتینگهام با نگارش کتاب در باب معنای زندگی، این موضوع را مورد بحث قرار داده است. وی با بیان اینکه تنها انسان است که به سبب وضعیت خاص وجودیاش از معنای زندگی پرسش میکند، اهمیت پرداختن به این پرسش را خاطر نشان میکند. نزد کاتینگهام، مؤلفههایی که زندگی را معنادار میسازند عبارتند از: عمق و جدیت، هدفمندی، خودآگاهی و خودمختاری، اخلاقی بودن (پیروی از ارزشهای عینی اخلاقی)، موفقیتآمیز بودن و سرانجام خداباوری یا زندگی متدینانه. معنای زندگی از طریق اخلاقی زیستن که منجر به برآورده شدن نیازها و شکوفایی استعدادهای سرشت انسانی ما میشود، حاصل میگردد. اما از نظرگاهی صرفا انسانی، سرشت انسانی ما چیزی بیش از امیال و خواستههای ممکنی نیست که محصول جهش ژنی است. بدین ترتیب، احکام اخلاقی نیز که بر مبنای این سرشت و ماهیت بنا شده است، از ارزش عینی برخوردار نیست. علاوه بر این، با توجه به سرشت آسیبپذیر و ضعیف انسان که همواره در معرض ناکامی و شکست برنامهها و فعالیتهایش است، تنها در پرتو نگرش دینی و معنوی که بر طبق آن خداوند خیرخواه، زندگی اخلاقی را از ما خواسته است هم میتوان دلیلی قطعی برای پیروی از احکام و ارزشهای عینی اخلاقی یافت و هم روح امید به موفقیت و معناداری زندگی را در زندگی انسان دمید. به عقیده کاتینگهام فهم، قبول و برخورداری از نگرش دینی و معنوی نیز مبتنی بر انجام اعمال مورد توصیه دین است. به نظر نگارندگان، تلاش کاتینگهام در توضیح اینکه چگونه خداباوری بدون فرض مفهوم زندگی پس از مرگ تأمین کنندهی موفقیتآمیز بودن زندگی است مقرون به صواب نیست.
The meaning of life is one of the most important subjects in philosophy that John Cottingham in “on the meaning of life” discusses this. The question of the meaning of life is important in his view because just human being asks “what is the meaning of life” because of his certain existential situation. In Cottingham’s view, the characteristics of the meaning of life are profundity or seriousness, achievement, self-awareness and autonomy, moral life i.e. moral objective values, success and theism or religious life. Cottingham holds that moral life can satisfy human needs and flourish his talents. But our human nature is purely result of genetic mutation in simply human view. Therefore moral judgments do not have objective value because they depend on this nature. Moreover, human being would not be successful in his projects and activities because of his vulnerable and fragile nature. We can reach conclusive reason for objective moral judgments and values and being hopeful for successful and meaningful life only if we rely on religious and spiritual worldview which that benevolent god desires us to be moral. In Cottingham’s view, Understanding and accepting religious and spiritual worldview depends on exercising religious practices. in my humble opinion, Cottingham cannot explain how theism support successful life because he does not use the concept of life after death
خلاصه ماشینی:
علاوه بر اين ، با توجه به سرشت آسيب پذير و ضعيف انسان که همواره در معرض ناکامي و شکست برنامه ها و فعاليت هايش است ، تنها در پرتو نگرش ديني و معنوي که بر طبق آن خداوند خيرخواه ، زندگي اخلاقي را از ما خواسته است هم مي توان دليلي قطعي براي پيروي از احکام و ارزش هاي عيني اخلاقي يافت و هم روح اميد به موفقيت و معناداري زندگي را در زندگي انسان دميد.
وي از آنجاکه اخلاقي زيستن را به سبب برآوردن نيازهاي سرشت آدمي مهم ترين ويژگي زندگي معنادار مي داند، تلاش مي کند تا معنا و ارزش زندگي انسان را در پرتو خداباوري کاويده و در اطراف نسبت خداباوري با اصول و ارزش هاي عيني اخلاقي و نيز موانعي که بر سر راه معناداري زندگي خصوصا خداباوري وجود دارد، به بيان نکاتي بپردازد.
علاوه بر اين ، به باور کاتينگهام ، آدمي به دليل برخورداري از وجودي ضعيف و شکننده و سرشتي آسيب پذير که از لحاظ خاستگاه ، دست خوش وابستگي و از لحاظ سرانجام ، سرنوشت اش مرگ و نابودي است و همواره در معرض شکست و ناکامي فعاليت ها و برنامه هايش است ، به آن نياز دارد که با برخورداري از نگرشي ديني و معنوي ، بستري براي رشد و شکوفايي نيازها و استعدادهاي او فراهم آيد و با يافتن اميد به موفقيت و پيروزي ______________________________________________________ 1.