چکیده:
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران انتظار می رفت تحولی اساسی، در ماهیت برنامه های توسعه پدید آید؛ اما چنین نشد. تحلیل های متفاوتی در این زمینه ارائه شده است که داوری درباره آنها، بدون شناخت عمیق از چیستی برنامه توسعه ممکن نیست. با وجود تاثیرگذاری های فراوان برنامه توسعه، در حوزه های فرهنگی و اجتماعی، درباره این موضوع بررسی های فلسفی و اخلاقی ناچیزی شده است.در این مقاله، پس از اشاره ای اجمالی به تاریخچه برنامه توسعه، نشان داده می شود که برنامه توسعه، با توجه به معانی گوناگونی که از تکنولوژی ارائه شده است، هویتی تکنولوژیک دارد و می توان درباره آن، به مثابه یک تکنولوژی مطالعه فلسفی و اخلاقی کرد. بررسی ماهیت برنامه توسعه، در فضای فکری هایدگر، شناسایی درون دادها و برون دادهای متافیزیکی آن، آشکار ساختن جهت داری ارزشی برنامه توسعه، توجه به ملاحظات اخلاقی در تدوین و اجرای برنامه توسعه موضوعاتی است که در این مقاله بررسی شده است. در پایان، این پرسش مطرح می شود که در قبال برنامه توسعه، چه موضعی باید گرفت؟ بررسی های این مقاله مقدمه ای است برای پاسخ دادن به این پرسش که به چه دلیل الگویی ایرانی و اسلامی از برنامه توسعه، در ایران پدید نیامده است؟