چکیده:
مقاله حاضر در صدد تحلیل و نقد دکترین کلسن از حقوق بین الملل بر اساس تئوری محض حقوقی و آموخته های معرفت شناسانه او از کانت است و به این سوال پاسخ می دهد که دیدگاه های کلسن از حقوق بین الملل تا چه حدی به نظریه معرفت شناسانه کانت و تئوری محض حقوقی پایبند مانده است؟
خلاصه ماشینی:
کلسن نه تنها پوزیتیویستهایی چون آستین بلکه اعتقادات رئالیستهایی چونآرون{o8o}را نیز که معتقد هستند حقوق بینالملل زمانی حقوق خواهد بود که قدرت اعمال ضمانت اجرادر دستهای حاکم واحدی متمرکز گردد را رد میکند )2:0991,nebel( {o(1).
کلسن در کتاب اصول حقوق بینالملل براین حقیقت پا میفشارد که سیستم امنیت بینالمللیتمرکزگرای منشور ملل متحد که آزادی گستردهای را به شورای امنیت اعطاء کرده است از عملکردآن به عنوان یک نهاد حقوقی دارای صلاحیت جهانی برابر و متمرکز که قادر به اجرای یک سیستممؤثر ضمانت اجرا به جای جنگ باشد،مانع میشود )123,8991:oloZ( .
7-2-چالشهای دکترین کلسن از دیدگاه شناختشناسی،فرضیه حقوقی وی مبتنی برفلسفه نوکانتی است )711:8991,nosluaP( ؛ومنطق ریاضی را در علم حقوق به کار گرفته است در حالی که منطق ریاضی نمیتواند در علم حقوقهمهجا پاسخگو باشد و همیشه نمیتوان حکم یک مسئله را از قاعدۀ عام فوق آن از طریق قیاسمنقی استنباط نمود؛بلکه امروزه گاهی تحولات صحنه بینالمللی اقتضاء میکند قواعد به خاطرضرورت و رفع نیاز و فارغ از قواعد زبرین خلق گردند همچنانکه تصمیمات شورای امنیت پس ازواقعه 11 سپتامبر شاهد این ادعا است و در قواعد تجاری بینالمللی اصل سهولت،سرعت و تضمینمنافع فارغ از قواعد عام حقوقی است که نقش مهمی را ایفاء میکند.
اما در مورد برخی مسائل حقوقی بینالملل نیز مطالبی نسبت به کلسن قابل طرح است: کلسن با وجود اعتقاد به برابری کشورها در شرح خود برمنشور ملل متحد{o1o}تنها به شرح مسئلهوتو پرداخته و اختصاص حق وتو به کشورهای پنجگانه را نادیده گرفته،بلکه در طرح خود برایایجاد نهادی دائم برای حفظ صلح بینالمللی در 1944؛یعنی قبل از تأسیس سازمان ملل نهادی رابا اعضای دائم پیشبینی کرده است که به عنوان شورای این جامعه باشند و پیشنهاد کرده این امتیازبه آمریکا،بریتانیا،شوروی و چین داده شود.