چکیده:
در پژوهش حاضر، اختلال های کنشی را در بیان شفاهی اسمهای ساده (مانند کتاب)، مرکب فعلی (مانند کمر بند) و مرکب غیر فعلی (مانند کتاب خانه) زبان فارسی در دو بیمار زبان پریش بروکا و یک بیمار ترانسکرتیکال حرکتی، به صورت موردی و با استفاده از آزمون های نامیدن در مواجهه و تکرار مطالعه میکنیم تا روی کرد استفاده شده از سوی آنها را در تولید این اسمها مشخص کنیم. در این مطالعه، تفاوت معناداری بین خطا ها در کاربرد اسم های ساده و مرکب و نیز بین نوع خطا و هسته نحوی و معنایی اسمهای مرکب دیده می شود؛ در صورتی که بین میزان خطا و مقوله دستوری سازنده اسمهای مرکب فعلی و غیر فعلی، ارتباط معناداری وجود ندارد. بیماران اسمهای ساده را به صورت کلی، اسمهای مرکب را در آزمون تکرار به صورت تقطیع و در آزمون نامیدن، هم به صورت کلی و هم به شکل تجزیه به اجزای سازنده پردازش کرده اند.
Investigating the Functions of "šodan (Become)" and "raftan (Go)" in Khorasan Dialects
In this study, the attempt is to investigate the function of two verbs of "Become" and "Go" in Khorasan dialects. Twenty-two dialects from different parts of Khorasan were checked out and four functions of these verbs including main motion verb, linking verb, auxiliary verb, and impersonal verb were analyzed. Khorasan dialects have been divided into three categories in terms of these two verbs. In some of their functions, some categories are provided with sub-categories. To illuminate the status of these verbs in the new period, some other evidences from Iranian dialects along with the other varieties of Iranian languages as Kurdish and Baloochi were offered. Regarding the historical course of these verbs in ancient times, the result of this study indicates changes in the function of these verbs in some dialects of Khorasan so that distinguishes them from not only Ancient and Middle Iranian languages, but also contemporary Persian. For instance, the function of "go" as a motion verb which was performed in Middle period to the Persian language was also extended to some other dialects as Mashhadi, Kashmari, Adkani and Delbari. In so doing, it is generalized that "raftan(go)" can be substituted for "šodan (become)" and it can be used as an auxiliary and linking verb, and in Adkani can take a new role as an impersonal verb as well. The results contribute the further recognition of dialect changes in Khorasan and Persian language
خلاصه ماشینی:
"در این زمینه برخی معتقدند که«اصطلاحات و ضرب المثلها هر کدام به عنوان یک واحدپیامی یا معنایی باید مورد توجه قرار بگیرند و آنچه برای مترجم مهم است پیام یا معنای هر واحدمیباشد نه معنای تحت اللفظی عناصر زبانی(لغوی و دستوری)تشکیلدهنده پیام.
با توجه به آنچه گفته شد،توجه صرف به مفهوم بدون در نظر گرفتن شکل و تصویرموجود،در ترجمه بسیاری از ضرب المثلها و کنایههای عربی،به معنی جلوگیری از آشناییفرهنگی است که با تعمیم نادرست یک نتیجه در ترجمه از یک زبان به زبانهای دیگر به دستآمده است(از انگلیسی به عربی یا فارسی و...
ازاینرو،به هنگام وجوداحتمال عدم انتقال مناسب پیام نویسنده،پیشنهاد میشود ضرب المثل یا تعبیر کنایی جایگزین،درمتن اثر به عنوان معادل آورده شود،اما در پاورقی ترجمه معنایی تعبیر ذکر و در صورت لزومعناصر اصلی آن مورد اشاره قرار گیرد.
5. نتیجه با توجه به آنچه گفته شد،میتوان به شش عامل مهم اشاره کرد که در گرایش مترجمان عربی-فارسی به اتخاد روش(ب)در ترجمه ضرب المثلها و کنایههای عربی(یعنی جایگزینسازیعناصر فرهنگ مبدأ با عناصری از فرهنگ خودی بدون توجه به ظرافتهای فرهنگی)مؤثر است: 1)تعمیم نابجای برخی نتایج به دست آمده در مطالعات ترجمه به موارد مشابه دیگر؛ 2)تعمیم نادرست برخی اصول ترجمه از یک زبان به سایر زبانها؛ 3)بیتوجهی به ظرافتهای فرهنگی کار ترجمه؛ 4)نگرانی از"سرازیر شدن عناصر فرهنگی از زبان مبدأ به زبان مقصد"(نک:ناظمیان1386 الف:28)؛ 5)سوء برداشت یا عدم انتقال مناسب پیام نویسنده(نک:همان و شهپرراد و حسینزاده 1384:31)؛ 6)احتمال کاهش تأثیر پیام نویسنده."