خلاصه ماشینی:
"ولی با اینهمه کارفرمایان و یا صاحبان موسسات صنعتی و بازرگانی،هنوز توجه کافیبوضع کارگران خود نداشتند و شاید اولینبار رابرت اون یکی از کارفرمایاناصلاحطلب و اجتماعی انگلستان بود که در اوایل قرن 19 بوضع کارگراندر محیط کار توجه کرد و در کتابی بنام«کار چیست؟»اهمیت عامل انسانی را درتولید کالا و خدمات بخوبی نشان داد بعد از او کارفرمایان مصلح و دانشمندان اجتماعی دیگری باینمساله عطف توجه کردند و کتابهائی در این باب برشته تحریر درآوردندو سخنرانیها ترتیب دادند و اذهان مردم را نسبت باهمیت این مساله(روابطانسانی در سازمان)تا حدی آشنا نمودند که در این میان سوسیالیستهایقرن 19 انگلستان،فرانسه و آلمان مقام و منزلت خاصی دارند لکن باهمه اینها در تاریخچه روابط انسانی-در مدیریت-نام فردزیک تیلور(دانشمند آمریکائی)در راس همه قرار دارد و از وی همهجا بعنوانپدرو بوجود آوردنده مدیریت علمی یاد میشود.
مطالعه نتایج حاصله نشان داده که صد در صد موارد کارگرانی که باچنین احترام و استقبال غیر منتظره بکارگاهی وارد شدهاند عامل مهمیدر جهت ایجاد تفاهم انسانی در محیط کارگاه و حسن رابطه متقابل کارگر وکارفرما بودهاند»1 ه-مطلع کردن از طرز کار و فعالیت کارگاه: استفاده از مجلس سخنرانی و مشاوره و کلاسهای کارآموزی بولتنهاو روزنامههای دیواری و غیره وسایل خوبی برای اخذ رابطه با کارکنانو جلب همکاری صمیمانه آنها است و-استفاده از نظریات کارگران در بهبود امور کارگاه: استفاده از صندوق پیشنهادات و توصیهها،دادن جایزه یا پورسانتاژیاز منفعت بکارگر یا سرپرست پیشنهاددهنده و آزاد گذاردن افراد باظهارنظر و عقیده باعث میشود که آنان خود را در سازمان شریک و موثر بدانندو با علاقه وسعی بیشتری کار کنند."