چکیده:
گرچه آشنایی اولیهء غرب با شرق،با شک و تردیدهایی همراه بود،اما به تدریج و بهخصصوص در دورهء روشنگری،با پیبردن به غنای فرهنگ و ادب مشرق زمین،از پیشداوریهای منفی غرب کاسته شد و روند گرایش به شرق شتاب بیشتری گرفت. در دورهء رمانتیسم،ادبیات مشرق زمین منبع الهام نویسندگان،متفکران و ادبای غرب شد.هردر از پیشگامان نهضت فکری گرایش به فرهنگ و ادب شرق در ادبیات آلمان بود و بر باورهای گوته دربارهء شرق تأثیر عمیقی نهاد.به دنبال هردر،نویسندگان آلمانی دیگری نیز به این نهضت فکری پیوستند.شرق در ابتدا برای گوته محملی برای فرار از دنیای پرآشوب غرب بود.آشنایی او با دیوان حافظ و تأثیری که حافظ از نظر فکری بر او داشت،آنچنان عمیق بود که او را بیش از پیش به سوی شرق سوق داد و زمینهساز سفر عرفانی،خیالی و هجرتگونهء او به شرق شد.
خلاصه ماشینی:
"در دورهء رمانتیسم،گرایش شدیدی نسبت به ادبیات شرق در بین یویسندگان و شاعران غرب ایجاد شد و اینان دیگر فرهنگ و ادبیات یونان و روم و آثار کلاسیک را منبع الهام خود
مطالعهء ادبیات شرق و تأثیرپذیری از ترجمهء دیوان حافظ درپی گمشدهء خود برآمد و علاقه و
در این مقاله به چگونگی آشنایی گوته با شرق و دیوان حافظ پرداخته میشود و در
چهگونگی آشنایی غرب و شخص گوته با فرهنگ و تمدن و ادبیات شرق مدنظر قرار گیرد.
ترجمهء آثار شرق یکی از بهترین راههای آشنایی غرب با فرهنگ و ادب شرق بود.
ضروری است،پایبند بود و این دیدگاه را در ترجمهء برخی اشعار دیوان حافظ نیز به خوبی
ادبیات آلمان است،به نقش تاریخی خود پیبرد و با ترجمهء دیوان حافظ الهامبخش گوته در
اولین آشنایی گوته با ادبیات ایران از طریق ترجمهء آلمانی گلستان سعدی که توسط هردر
آشنایی گوته با مشرق زمین به صورت جسته و گریخته تا سال 1814 ادامه یافت و برای او شرق محفلی برای آسودگی فکری از زمان حال قلمداد میشد.
عنوان کتاب ترجمه شده توسط هامر پورگشتال دیوان غزلیات محمد شمس الدین حافظ
هامر پورگشتال در کنار ترجمهء دیوان حافظ کتاب تاریخ فن سخنوری ایران را
ترجمهء دیوان حافظ توسط هامر چنان تأثیری بر گوته گذاشت،که او حافظ را همزاد
2. تأثیرپذیری گوته از حافظ با مطالعهء ترجمهء دیوان حافظ که توسط هامر پورگشتال
گوته قبل از آشنایی با دیوان حافظ اطلاعات اندکی از این شاعر ایرانی داشت.
آشنایی عمیق خود با حافظ و دیوان او،سیری بر ادبیات ایران و دیگر ممالک شرقی چون هند"