خلاصه ماشینی:
"به طور مسلم، منظور، بیان و توضیح مضامین آیاتی است که به بیان الاهی نیاز دارد و پیامبر و جانشینان بحق او، پس از دریافت آنها از مقام وحی، در اختیار امت میگذارند؛ البته هدف این نیست که هر آیهای از آیات، به بیان نیاز دارد تا کسی بگوید: آیه إن الله علی کل شیء قدیر نیازمند بیان است؛ بلکه غرض این است که به اجمال در آشنایی با مقاصد قرآن، به بیان وحی احتیاج داریم، و فعلا در کمیت آن بحثی نداریم؛ البته همان طور که در مراجعه به شأن نزولها یادآور شدیم، هرگز نباید با هر خبر و حدیثی، به تفسیر قرآن برخاست؛ بلکه باید حدیث را از نظر سند و دلالت مورد دقت قرار داد و پس از «جامع الشرائط بودن» از آن کمک گرفت.
شکی نیست که روز نزول قرآن، به سبب آگاهی مردم از قراین و ظروف حاکم بر آن، مفاهیم بسیاری از آیات روشن بود، و در فهم مقاصد قرآن، به آگاهی از این آرا نیازی نبود؛ ولی به سبب فاصله زمانی و از دست رفتن این قراین، باید از این اقوال و آرا که میتوانند بیانگر چنین قراین از دست رفتهای باشند، کمک گرفت و هرگز نباید به تنهایی به تفسیر قرآن پرداخت؛ زیرا فکر جمع، از فکر فرد بالاتر است، و احتمال لغزش در فکر فرد بیش از احتمال آن در فکر جمع خواهد بود؛ البته این مطلب غیر از آن است که فکر خود را اسیر افکار دیگران سازیم، و استقلال فکری خود را از دست بدهیم؛ زیرا این گونه پیروی، جز انتحار، چیز دیگری نیست؛ بلکه مقصود این است که در تفسیر آیه، از دیگر نظریهها غفلت نورزیم و آنها را نادیده نگیریم."