خلاصه ماشینی:
"فیلیپ راث htoR PilihP درباره زندگانی که به«محرکهای ملایم»برای سوختگیری نیاز دارندمطلبی نوشته است،اما من هیچ کمبودی از اینحیث ندارم و حتی زمانی که نوشتن این کتاب راآغاز کردم اندوخته من به شکل استثنایی،فراوانبود و این موضوع را مدیون بسکتبالیست آلمانیبلوند،زیبا و یک متر و هشتاد و هفتسانتیمتریای میدانم که با ما زندگی میکرد و دربرابر انجام کارهای منزل،از طرف ما حمایت میشد-البته نه اینکه او خودش به هیچ طریقی باعث آزارباشد-(گذشته از اینکه او با جولیا رابرتز مثلسیبی بود که از وسط دو نیم شده باشد).
(چهکسی بیشترین شباهترا به کی دارد؟چهکسی به چه کس دیگر احساسوابستگی میکند؟)آیا فکر میکنید این نوعی واکنشبه دایه جدید است؟آیا این موضوع به«تضادفرهنگی»برمیگردد؟فکر میکنید ممکن است سن وسال دختران ونگ(یعنی دوران نوجوانی و کمتر ازآن)در این مسئله نقش داشته باشد؟ من فکر میکنم همانطور که مثلا یک کودک چهاردست و پا از هر پلکانی ممکن است بالا برود،یکنوجوان قبل از دوازده سال و بعد از آن به سمتجستوجوی چیزی هدایت میشود که برای رشدخود به آن نیاز دارد."