خلاصه ماشینی:
"در پرتو آنچه گفته شد میتوان ملاحظه کرد که پارادایم (سرمشق)جدید مدیریت شهری جهانی مبتنی بر دو پروژه اصلی&%00102RDMG001G% پیوسته به یکدیگر است: الف-پروژه توسعه شهری )tcejorP tnempoleveD nabrU( ب-پروژه مشارکت شهری )tcejorP noitapicitraP nabrU( از دیدگاه جامعهشناسی شهری )ygoloicoS nabrU( این دو پروژه در عین حال ابزاری کلیدی برای نظام مدیریت شهری(شهرداریها و شوراهای شهر)هستند و از آنها میتوان برای بهبود زندگی شهری و تقویت نظام مدیریت شهری سود جست.
پروژه توسعه شهری به نظر میرسد توجه فزایندهای که نظام مدیریت شهرری جهانی (شهرداریها و شوراهای شهر)به پروژه«توسعه شهری»طی چند دهه گذشته-به ویژه دهه 1990-داشته است،ناشی از پیامدهای پیشبینی نشده و نامناسب سه پدیدار شهری مهم است: الف-رشد فزاینده شهرنشینی )noitazinabrU( ب-گسترش روند شهرگرایی )msinabrU( پ-پیچیده شدن نظام جامعه شهری )metsys yteicoS nabrU( روی هم این سه پدیدار شهری )anemonehP nabrU( موجب شکلگیری پروژه توسعه شهری شده است.
به نظر میرسد در پروژه توسعه شهری و برای نظام مدیریت شهری و ارکان آن(شهرداریها و شوراهای شهر)دادن وزن بیشتر به الگوی سازمانی مشارکت شهری سازمان یافته(رسمی،برنامهریزی شده و نهادی)اهمیت بیشتری دارد.
به عنوان یک نمونه برجسته از تجربیات جهانی برای تحقق پیش شرط های مشارکت شهری میتوان به تشکیل شوراهای شهر )licnuoC ytiC( ،استقلال حکومتهای محلی )tnemnrevoG lacoL( از(به تصویر صفحه مراجعه شود) حکومتهای فدرال،انتخاب شهردار از سوی شهروندان و برگزاری انتخابات شهری )snoitcelE nabrU( گوناگون برای نظرخواهی از شهروندان اشاره کرد2."