چکیده:
بیت آغازین داستان «رستم و سهراب»، از ابیات بحث بر انگیز شاهنامه فردوسی است. محققان درباره نوع خوانش دو کلمه قافیه و معنی قافیه نخست، واژه کنج، نظرات گوناگونی ارائه داده اند. نگارنده در گفتار حاضر، ابتدا به نقل امهات اقوال شارحان این بیت پرداخته؛ سپس با عنایت به برخی نکات ادبی و زبانشناختی کوشیده است تا ثابت کند «کنج» را می توان هم به فتح و هم به ضم کاف خواند و معنای آن، احتمالا چین و شکن دامن کوه و بازه کوه است.
خلاصه ماشینی:
(همان ، ٣٥٣) وی یادآور شده است که اسدی طوسی چون «گوشه » را برای معنی «کـنج » مناسـب ندانسته ، «آن را به عنوان واژه ای شاذ و نادر گرفته ، در واژه نامه خویش درآورده و معنـی «پیغوله » را از سیاق عبارت ساخته و به زبان فارسی اهداء کرده » [!!](همان ، ٣٦٦) به نظر منوچهر امیری واژه ی ترنج به ضم اول و دوم است و کنج ، قافیـه مقابـل آن ، «قطعا به ضم اول است و در این صورت فقـط بـه معنـی گوشـه و زاویـه توانـد بـود.
برخی از این ابیات ، همراه با نتایج احتمـالی حاصـل از آن هـا در این جا ذکر می شود: -بیتی از مسعودسعد در مثنویی با عنوان «مدح ابوالفضائل »، که در آن ، ترنج را با فـتح راء در قافیه آورده است : «مست گردد چو پیل با یک و پنج نقل ســـازد ز نارسیــده ترنج » (مسعود سعد، ٥٦٦:١٣١٨) - در این بیت مثنوی مولانا جلال الدین نیز: «گفت شاباش و ترش آویخت لنج شد ترنجیده ترش همچون ترنج » (مولوی ، ١٣٧٩: دفتر ٥، بیت ٩٤٤) اگرچه فرهنگ ها لنج را به ضم لام ضبط کرده اند، اما برخی، شکل دیگر لغت را که لفج باشد ـ و این به ناگزیر تلفظ دیگری از همان لنج است ـ به فتح لام آورده اند (قـوام فاروقی، ٩٤٢:١٣٨٦/ تتوی ، ١٣٨٦: ٩٠٧) و این نشان می دهد که همـان لـنج را نیـز بـه فتح لام می توان خواند و می خوانده اند همان گونه که رشـیدی نیـز در فرهنـگ خـود در ذیل این لغت ، پس از ضبط تلفظ مالوف (یعنی به ضم لام ) نوشته که : «بعضی ...