خلاصه ماشینی:
"انکار ذات حق به مثابۀ موضوع علم عرفان شارح محترم در توضیح مصباح چهارم آورده است:«به بیان امام(ره)ذات مجهول الکنه حضرت حق-جلت عظمته-متباین و متغایر با نظام خلق است و موضوع هیچ مسألۀ عرفانی و فلسفی و کلامی نیست؛زیرا هر علمی تا موضوع آن برای عقل،روشن و مبین نباشد،نمیتوان در علم مربوط به آن موضوع،کمترین نظر و رأیی ارائه کرد و حکم هیچ مسألهای بر آن روا نیست.
در ما نحن فیه همچنین است و موضوع بودن خدا برای عرفان شارح محترم اما در شرح مقدمۀ مصباح الهدایة برای تحلیل این نکته که نور محمدی در حجاب عزت جلال مستور است و به تعبیری عامتری،برای محجوب و مستور بودن هر مافوقی برای مراتب مادون، از تشکیک فلسفی که همان تشکیک خاصی وجود و به تعبیری وحدت سنخی وجود است، کمک میگیرد.
35 اولا:معلوم نیست شارح محترم درصدد آن بودند که اتحاد (به تصویر صفحه مراجعه شود) علامه حسنزادۀ آملی در رسالۀ وحدت از دیدگاه عارف و حکیم در باب تنزه حق از اطلاق و تقیید مینویسد: «وحدتی را که عارف گوید همین است که وجود را واحد شخصی میداند یعنی حق را واحد به وحدت حقۀ حقیقیه میداند یعنی وحدت مطلقه منزه از اطلاق و تقیید نه اطلاق در مقابل تقیید که خود تقیید است،بلکه مطلق است به اطلاق احاطی صمدی عینی که جمیع کلمات وجودیه شجون شئون ذاتیۀ حق و ظهورات نسب اسمائیه حقاند.
43 شارح محترم اما در شرح مقدمۀ مصباح الهدایة برای تحلیل این نکته که نورمحمدی در حجاب عزت جلال مستور است و به تعبیری عامتری،برای محجوب و مستور بودن هر مافوقی برای مراتب مادون،از تشکیک فلسفی که همان تشکیک خاصی وجود و به تعبیری وحدت سنخی وجود است،کمک میگیرد."