چکیده:
یکی از گونههای ادبی منثور رایج در زبان فارسی، مناظره است. در مناظره¬های منثور، دو یا چند شخصیت به شیوۀ گفتوگونویسی، موضوعات گوناگون را به میان میکشند و در نهایت، نگارنده با نوعی جمعبندی از زبان آنها به نتیجۀ مورد نظر میرسد. ساختار این نوع مناظرهها بیشتر بر گفت¬وگونویسی استوار بوده و از توصیف و تحلیلهای داستانگونه بهدور است. در دورۀ مشروطه، به این نوع مناظرهها واژۀ «چیزنویسی» یا شیوة «تئاترنویسی» اطلاق شده است. نزدیکی ساختار ظاهری و اسلوب گفتوگونویسی در این گونۀ ادبی و گونۀ نمایشنامه، این سؤال را به ذهن متبادر میکند که آیا امکان خوانش نمایشی از مناظره¬های منثور وجود دارد؟ لحن و زبان نمایشی، کنش نمایشی گفت¬وگومحور، کشمکش، زمان و مکان از جنبههای نمایشی قابل شناخت از گفتوگوست که در این مقاله بررسی شده¬اند. دستاورد این مقاله، معرفی الگویی گفتوگومحور برای بررسی جنبه¬های نمایشی مناظرههاست. این الگو بر اساس مقایسۀ تطبیقی دیالوگ در نمایشنامه و گفت¬وگو در مناظرۀ منثور و شناخت نقاط مشترک این دو گونه ادبی با یکدیگر پیشنهاد شده است.
خلاصه ماشینی:
"نزدیکی ساختار ظاهری و اسلوب گفتوگونویسی در اینگونۀ ادبی و گونۀ نمایشنامه،اینسؤال را به ذهن متبادر میکند که آیا امکان خوانش نمایشی از مناظرههای منثور وجود دارد؟لحن و زبان نمایشی،کنش نمایشی گفتوگو محور،کشمکش،زمان و مکان از جنبههاینمایشی قابل شناخت از گفتوگوست که در این مقاله بررسی شدهاند.
3. چارچوب نظری پیش از هر بررسیای،ابتدا لازم است میان ساختار نمایشنامه و مناظره مقایسهایتطبیقی انجام شود تا اساسا امکان قابلیت نمایشی این دو نوع ادبی مشخص شود.
گفتوگوی نمایشی فقط قراردادن کلمات برای بیان هدف دراماتیک و دادن اطلاعات نیست؛بلکه بار ادبی وشاعرانگی نیز دارد و تأثیرگذار بودنش بر مخاطب دارای اهمیت است.
هر چند بهطور طبیعی درون مایۀ نهایی روایت و رویدادها اندیشۀ نویسنده را در خوددارد،در طول روایت شخصیتها با دیدگاه شخصی و شیوۀ استدلال و منطق خود بامسائل روبهرو میشوند که لزوما با منطق نویسنده یکی نیست و سبب ایجاد تمایز دراین گونۀ ادبی میشود؛همین ویژگی وجه مشترک آن با مناظرۀ منثور است.
گفتوگو و کشمکش نمایشی کشمکش در گفتوگوی مناظره دارای ویژگیهایی است که برخی از آنها در گونۀنمایشنامه وجود دارد؛اما با کشمکش نمایشی به طور کامل همپوشانی ندارد؛زیرانمایشنامه ساختار روایی و داستانی دارد و کشمکش نمایش در ساختار روایی آن معناپیدا میکند و شکل میگیرد؛ولی در گفتوگو فقط از یک نوع کنش گفتوگوییاستفاده میشود.
در عین حال،وجود کنش نمایشی و نیز عمل در وجهۀ نمایشیآن به شکل عمل گفتوگو و بسط دو عقیدۀ متفاوت از سوی دو شخصیت با روندیپر از فرازوفرود در مناظره و نتیجۀ پایانی آن،سبب ایجاد ویژگیهایی در مناظرههامیشود که در جایگاه خود اعتبار و قابلیت قرائت پذیرینمایشی را برای آنها فراهممیکند."