چکیده:
بحث از توجیه ، حلقه مهمی از هر علمی است که در زمرة علوم ارزشی طبقه بندی میشود. بدون تردید علم حقوق و از جمله شاخه حقوق بشر در شمار این علوم قرار میگیرد. یک رویکرد عمده در توجیه اصول و گزاره های حقوق بشری، توجیه آن بر اساس بنیادهای اخلاقی است . بخش بزرگی از تلاش های علمی در این باب مصروف اثبات نقش تاییدی و تاکیدی اخلاق نسبت به اصول رایج حقوق بشر میشود. این نوشتار ضمن ارج نهادن به نقش تاکیدی اخلاق در خصوص حقوق بشر، در صدد است نشان دهد که باید به کارکردهای تعمیمی و تحدیدی اخلاق در این حوزه نیز توجه کرد؛ و به الزامات رویکرد اخلاقی به حقوق بشر نیز وفادار بود. همچنین ، نویسنده تاکید دارد که ضرورت توجیه اخلاقی قواعد حقوق بشر نباید سبب غفلت از وجوه متباین و قلمرو متمایز این دو شود.
خلاصه ماشینی:
"در این نوشتار،با اذعان به کارکرد خلاق اخلاق-و نه صرفا نقش ابزاری و توجیهی آن-تلاش میشود براساس نوعی انسانشناسی اخلاقی و حقوق بشری نقش خلاق اخلاق در تعمیم وتحدید اصول حقوق بشر و الزامات ناشی از آنها تبیین شود.
در نتیجه،اخلاقی بودن حقوق بشر آشکارا اقتضا میکند که اخلاق در این حوزه شأن و منزلت برترخود را داشته باشد و اگرچه تضمینکنندۀ حیات زیستی و حیوانی انسان بلکه سایر حیوانات و حتی همۀموجودات زنده است،(کلینی،1401،ج 5،ص 264)لکن در این مرتبۀ اولیه متوقف نباشد،بلکه پاسدارحفظ هویت و زندگی انسانی در همۀ مراتب آن و به ویژه مرتبۀ انسانی و معنوی آن باشد.
توسل جستنبه اخلاق برای توجیه حقوق بشر اقتضا میکند که اگر حقوق بشر به زندگی سالم ساحتهای برتر وجودانسان اهتمام ویژه ندارد،دستکم حیات انسانی را در همۀ این حوزهها به یک اندازه محترم شمرده وحافظ سلامت معنوی انسان هم باشد.
اخلاق و تحدید حق رفاه اگرچه اخلاق از یک سو تأکید میکند که هر انسانی از آن جهت که انسان است،باید از حد اقلرفاه لازم که حافظ موجودیت اوست برخوردار باشد و حتی اصرار دارد که این بهرهمندی باید تا میزانی که تأمینکنندۀ شأن و منزلت انسان است،ارتقاء و تعمیم یابد،لکن از سوی دیگر اقتضا میکند که رفاهاقتصادی و مادی نباید شأن ابزاری خود را از دست داده و تبدیل به غایت انسان شود."