چکیده:
تلفات جانی، صدمات جسمی، زیان های اجتماعی، خسارت های مالی و هزینه زمان های از دست رفته از جمله تبعات حوادث و سوانح تلخ ترافیکی است. از میان تمام علت های بروز این سوانح، ضعف فرهنگی و استفاده ناصحیح از خودرو عله العمل بروز این سوانح است. با توجه به این مهم نگارنده بر آن شد تا به سهم آموزه های ترافیکی در کتاب های درسی مقاطع تحصیلی زیر پوشش وزارت آموزش و پرورش بپردازد. نتیجه این بررسی آن بود که اولا این آموزه ها سهمی بسیار ناچیز در طول 12 سال تحصیلی دانش آموزان دارد. ثانیا این آموزه ها از انسجام منطقی برخوردار نیستند و جسته گریخته و پراکنده و بی هیچ هدف منطقی ای در خلال کتاب های آموزشی گنجانده شده اند. باتوجه به آنکه تقریبادر طول دو دهه گذشته بالاترین درصدتلفات ترافیکی در کل کشورهای جهان متعلق به کشور ما است و در مدت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون بیش از 700 هزار نفر کشته شده و بیش از 15 میلیون نفر آمار مصدومان تصادفات و سوانح ترافیکی است و تعداد تلفات رانندگی در هر چهار سال برابر با کشته های ناشی از بمب اتمی آمریکا در شهر هیروشیمای ژاپن است؛ توصیه می شود که مسئولان آموزش و پرورش و نیروی انتظامی در قالب برنامه ریزی و سازماندهی منسجم نسبت به سطح بندی آموزه های ترافیکی مورد نیاز دانش آموزان مقاطع و پایه های مختلف تحصیلی اقدام نمایند. دلیل نگارنده برای این پیشنهاد آن است که با برنامه ریزی صحیح آموزه های ترافیکی برای جمعیت 14 میلیونی دانش آموزان و جمعیت 27 میلیونی خانواده های آن ها و جمعیت 2 میلیونی کارکنان و مربیان آموزش و پرورش، بیش از دو سوم جمعیت کشور تحت تاثیر مثبت این آموزه ها قرار می گیرند