خلاصه ماشینی:
"در چنین وضعی است که لیونل رابینز درصدد برمیآید تابا نوشتن«رسالهای دربارهی ماهیت و معنای علم اقتصاد»(1932) 2 ظاهرا ناسو سینیور(1827)نخستین قدم را با انتشار«قرائت مقدماتیاقتصاد سیاسی»در تولید روششناسی اقتصاید برداشت.
(بلاگ،1387:121) 3 هرقدر در آغاز قرن بیستم،آتش جنگهای جهانی پرزبانهتر شد،تنورمجادلات روششناسی اقتصاد نیز داغتر(جالبتر این که آلمان و انگلیسطرفهای اصلی هر دو دعوا هستند!)از همان ابتدا نهادگرایان همانندطرفداران مکتب تاریخی،انتقادهای خود را از اقتصاد سیاسی متوجهروش صرفا نظری و قیاسی آتن نمودند و به جای آن روش استقرایی رابه عنوان شیوهی درست علمی پیشنهاد کردند.
(بلاگ،1387:121) 3 هرقدر در آغاز قرن بیستم،آتش جنگهای جهانی پرزبانهتر شد،تنورمجادلات روششناسی اقتصاد نیز داغتر(جالبتر این که آلمان و انگلیسطرفهای اصلی هر دو دعوا هستند!)از همان ابتدا نهادگرایان همانندطرفداران مکتب تاریخی،انتقادهای خود را از اقتصاد سیاسی متوجهروش صرفا نظری و قیاسی آتن نمودند و به جای آن روش استقرایی رابه عنوان شیوهی درست علمی پیشنهاد کردند.
در چنین وضعی است که لیونل رابینز درصدد برمیآید تابا نوشتن«رسالهای دربارهی ماهیت و معنای علم اقتصاد»(1932) (به تصویر صفحه مراجعه شود)موضوع بحثهای اقتصاددانان و نتایج مورد انتظار از آنها را روشننماید.
از نگاه غنینژاد(1377:317)دغدغهی مهم فکری ساموئلسناز لحاظ روششناسی ظاهرا این بود که در نوشتههای اقتصادی بهموضوع گزارههای معنادار از جهت عملیاتی کمتر پرداخته شده است واو کوشش میکند با ارائهی نمونههایی،راه را برای بررسیهای مبتنیبر عملیاتگرایی در علم اقتصاد باز کند.
از نگاه غنینژاد(1377:317)دغدغهی مهم فکری ساموئلسناز لحاظ روششناسی ظاهرا این بود که در نوشتههای اقتصادی بهموضوع گزارههای معنادار از جهت عملیاتی کمتر پرداخته شده است واو کوشش میکند با ارائهی نمونههایی،راه را برای بررسیهای مبتنیبر عملیاتگرایی در علم اقتصاد باز کند."